اگر امکان خواندن این مقاله را ندارید می توانید به فایل صوتی زیر گوش کنید.
هنگامی که برخی مطالب را درباره اختلال شخصیت مرزی می خوانید ناخودآگاه شاید یک فرد آشنا یا دوستی به ذهن شما برسد. این فرد زن است یا مرد؟ شمار بیشتری از مردان مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته و ضد اجتماعی تشخیص داده میشوند و شمار بیشتری از زنان به اختلال شخصیت مرزی و نمایشی.
به ندرت زنانی که به این اختلال مبتلا هستند حاضر می شوند علناً درباره نشانههای خود صحبت کنند. زیرا تشخیص این اختلال دلالت دارد بر اینکه فرد از ویژگیهای منفی متعددی برخوردار است و از آنجایی که مبتلایان به این اختلال به شدت نسبت به طرد شدن های احتمالی حساسیت افراطی نشان می دهند به منظور پیشگیری از هرگونه تنهایی و طرد شدن ترجیح می دهند هیچ صحبتی در رابطه با نشانه های هیجانی پریشان خود با اطرافیان نداشته باشند.
به عبارتی گرفتن شرح حال از زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تا حدود زیادی ماهیت آشوب و هیجان شدیدی را که فرد مبتلا به این اختلال شخصیت تجربه می کند را روشن می نماید. زنان مبتلا به این اختلال شخصیت در مورد موضوعات متداول زندگی مانند هدف های بلندمدت ،انتخاب شغل، جهت گیری جنسی، هویت و خودنگاره ،نوع دوستان و معشوق هایی که باید داشته باشند همواره تردید و شک زیادی را تجربه می کنند. به عبارتی هر وقت انسان تازه ای را ملاقات می کنند این سوال را از خود خواهند پرسید آیا این دوست یا معشوقی است که من دوست دارم واقعا داشته باشم؟
فلسفه بافی های ذهنی به منظور فراهم آوردن شرایط و بستر دونیمگی یا دونیمه سازی در این افراد به وفور دیده میشود.
- مهربان اما سطحی
- خوش قلب ولی سنتی
- جذاب اما غیرقابل اعتماد
موارد نام برده نمونه ای از دونیمگی یا قطبی سازی در زنان مبتلا به این اختلال است.از آنجایی که افراد مبتلا به این اختلال عمیقاً تحت تأثیر رویدادهای میان فردی قرار میگیرند ناگهان روابط عمیق و پر توقعی با دیگران برقرار میکنند و دیگران را به صورت کاملاً خوب یا کاملاً باید برداشت میکنند پدیدهای که قطبی سازی نامیده می شود. شدت نامناسب روابط آنها به تجربیات مکرر و پریشانی و خشم منجر میشود. در واقع خشم و خصومت ویژگی بادوام در خیلی از افراد مبتلا به این اختلال شخصیت می باشد.
این افراد علاوه بر اینکه روابط آشفته ای دارند اغلب در مورد هویت خودشان یا این که آن ها واقعاً کیستند دچار سردرگمی می شوند. و در سطح کلی فاقد درک روشنی از خود هستند. اطمینان آنها درباره اینکه واقعاً کیستند به صورت تغییرات ناگهانی در گزینه های زندگی مانند برنامه های شغلی، ارزش ها ،هدفها و دوستان جلوهگر میشود.
این سردرگمی هویت میتواند به نقطهای برسد که آنها در مورد مرزهای ما بین خودشان و دیگران دچار ابهام می شوند . علاوه بر این خلقشان مانند رفتارشان بی ثبات است . آنها در این حالت های هیجانی شدید در نوسان هستند. یک روز احساس می کنند در اوج هستند روز بعد احساس افسردگی ،اضطراب و تحریک پذیری می کنند.
چه چیزی می تواند این اختلال شخصیت مرزی در زنان را توجیه کند؟
شاید تعجب کنید که اغلب افراد مبتلا به این اختلال زن هستند. چه چیزی می تواند این تفاوت جنسیت را توجیه کند؟ تکانشگری خصوصیتی است که در هر دو اختلال مشاهده میشود اما این ملاک برای هر اختلال به شکل کاملا متفاوتی تعبیر میشود. در مورد اختلال شخصیت ضد اجتماعی اعلام میدارد «تکانشگری یا ناتوانی در برنامه ریزی از پیش» اما برای اختلال شخصیت مرزی اعلام میدارد «تکانشگری در حداقل دو زمینه به خود فرد آسیب برساند مانند ولخرجی، بیبندوباری جنسی، سوء مصرف مواد، رانندگی های بی پروا ، پرخوری های افراطی» وقتی این ملاکها را میخوانید کدام جنسیت به ذهنتان می رسد؟
وقتی که این رفتارها را می خوانیم متوجه میشویم که تعدادی از این رفتارها مانند خشونت و پرخاشگری به صورت کلیشه ای مردانه است در حالی که ویژگی های مرتبط به اختلال شخصیت مرزی نظیر روابط عمیق و بی ثباتی عاطفی به صورت کلیشه زنان محسوب میشوند.
پژوهشگران در تشخیص اختلالات شخصیت عوامل زیستی مختلف و تجربیات زندگی متفاوت را که احتمالاً نابرابری جنسیتی بین این اختلال ها را در بزرگسالی توجیه میکند بررسی کردهاند. تفاوت هورمون های زنانه و مردانه میتواند این تفاوت جنسیتی را توجیه کند.شاید زنان به علت واکنش های خاص جنسیتی به آندروفین ها برای ابتلا به ویژگیهای اختلال مرزی آمادگی دارند و این آمادگی زیستی و هورمونی نشانه های بیشتری از این اختلال را در زنان فراخوانی می کند.
از سوی دیگر یکی از مهمترین عوامل مداخله گر در پرورش اختلال شخصیت مرزی عوامل محیطی هستند بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در سال های کودکی روابط بسیار آشفته ای بین والدین را تجربه کردهاند که در رشد هیجانی، عاطفی و میان فردی آنها تاثیر منفی بسزایی داشته است. تجربیاتی مانند سوء استفاده جنسی، سوءاستفاده جسمی ،بی توجهی، سوء مصرف مواد یا رفتار تبهکارانه والدین عموماً در سوابق کودکی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مشاهده می شود. زمینه سوء استفاده جنسی در کودکی در ایجاد اختلال شخصیت مرزی نکته بسیار قابل توجهی است که میتواند تاثیرات قوی و بادوامی در ایجاد کند.
زنان در مقایسه با مردان به احتمال بیشتری در کودک سوء استفاده جنسی شدهاند و تعداد نگران کننده ای از زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی گفته اند که در دوران کودکی تجاوز جنسی را به شکل مکرر و طولانی تجربه کرده اند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی برخلاف درمانجویان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه به احتمال کمتری فلش بک (به یاد گذشته افتادن) و سایر خاطرات مزاحم آسیب خود را تجربه میکنند در عوض نشانههای آسیب زای آنها معمولاً با شخصیت کلی آنها هماهنگ است.
در مواردی نشانه های خودکشی گونه مانند بریدن یا سوزاندن خویش می تواند به سابقه سوء استفاده جنسی اشاره داشته باشد. به عبارتی زنان که تجربه سوء استفاده جنسی مکرر داشته اند به شکل مرتب اعمال خود ویرانگری مرتکب میشدند. به علاوه تلاش آنها برای صدمه زدن به خودشان مهلک تر بود و از تمایل نیرومندتری برای دست زدن به خودکشی کار زشت خودکشی خبر می داد.
اقدامات خودکشی گونه این افراد میتواند نشانه دیگر این اختلال می تواند بیانگر تلاش مشابهی باشد برای مقابله کردن با احساس ها و افکارهای غیر قابل تحمل به این صورت که اجازه ورود آنها به آگاهی هوشیار را نمی دهد .
نتیجه ی احتمالی سوء استفاده شدن جنسی کودکی مزمن این است که این تجربیات در شخصیت در حال رشد کودک ادغام میشود و اغلب در سایر زمینههای رشد روانی اختلال ایجاد میکند. با این حال یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که مورد سو استفاده جنسی قرار گرفتن در کودکی تنها علت و تنها مسیر منتج به اختلال شخصیت مرزی نمیباشد و همه کسانی که سوء استفاده جنسی شدهاند به این اختلال مبتلا نمی شوند و همه افراد مبتلا به این اختلال سوءاستفاده جنسی نشدهاند.
با اینحال آگاهی از سوابق سوء استفاده شدن جنسی درمانجویان برای پی بردن به علت احتمالی میزان شیوع بیشتر اختلال شخصیت مرزی در زنان بسیار مهم است.
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
2 پاسخ
سلام ا مادر من اختلال مرزی است خیلی باعث ازاردیگران است خودش باور ندار مریض است باید چیکارش کنیم غیر قابل تحمل است
متأسفانه اطرافیان فردی که دچار اختلال شخصیت مرزی است بیش از سایر افراد در معرض آسیب هستند. چرا که ویژگی بارز افراد دچار اختلال شخصیت مرزی روابط بین فردی بسیار نامناسب و شکننده است که این در درجه اول متوجه افراد نزدیک از جمله افراد خانواده می باشد. در چنین شرایطی حتماً از یک روانشناس برای درمان مادر و راه های مقابله مؤثر و برخورد مناسب با ایشان کمک بگیرید.