چگونه در ازدواج دوم موفق باشیم؟

رابطه عاطفی هم منشأ رحمت است و هم مایه عذاب؛ در آن هم شیرین ترین شهدها را می نوشیم و هم تلخ ترین زهرها را می چشیم. یک روز بر بالهای عشق سواریم و روز دیگر از عرش به فرش می افتیم. اوایل رابطه در ازدواج دوم که از برزخ ازدواج اول و ناکامی های فراوان آن نجات یافته اید، باور نمی کنید که در آینده ای نه چندان دور این احساسات نیرومند خاموش می شوند و از بین می روند. درست است، از بین می روند.
چرا چنین است؟ خوب، جواب ساده ای دارد: احساسات تغییر می کنند. آنها شبیه وضعیت هوا هستند. حتی در گرم ترین تابستان ها یا سردترین زمستان ها هـم وضعیت هوا مدام تغییر می کند. هیجانهای ما هم چنین خصوصیتی دارند.

انتخاب نامناسب در ازدواج دوم

جالب ترین طنز انسان بودن این است که همان افرادی که بیشترین وقت خود را با آنها می گذرانیم و از همه بیشتر با آنها صمیمی هستیم، همان هایی هستند که بیشتر از همه تحت تاثیر منفی آنها قرار میگیریم و سلامت روان مان همواره تحت تاثیر آنان قرار دارد. هر چند طعنه ها، انتقادها، کم محلی ها و پرخاش های رئیس، همسایه با همکار برایمان ناراحت کننده است، وقتی این رفتارها را از عشق زندگی خود می بینیم، بسیار بیشتر آزرده می شویم.
اما از این آزردگی گریزی نیست: عشق ما را آسیب پذیر می کند. اگر به خودمان اجازه دهیم با کسی صمیمی و نزدیک باشیم یعنی به او اجازه دهیم از حصارهایمان عبور کند و وارد قلبمان شود.در واقع مجوز آسیب دیدن خودمان را صادر کرده ایم. عشق و درد دو یار دیرینه اند که دست در دست هم سفر می کنند. لطفاً حرف مرا باور کنید.

ویژگی رابطه زوجین در ازدواج دوم

هیچ رابطه دو نفره ای پیچیده تر از رابطه زناشویی نیست. این رابطه از یک سو ریشه در آیین ها و باورهای فرهنگی و تاریخی دارد، از سوی دیگر تحت تأثیر کلیشه های اجتماعی و توقعات جامعه و از طرف دیگر به روان شناسی دو انسان از جنس مخالف و حتی به فیزیولوژی آنها مربوط می شود.

همسر گزینی سنگ بنای خانواده سالم

سنگ بنای خانواده سالم، همسر گزینی برمبنای صحیح است. به مصداق سنگ اول گر نهد معمار کج، یک انتخاب نادرست، انتخابی احساسی یا شتاب آلود یا ازدواج برای فرار از تنهایی و دلایلی از این قبیل به شکل گیری خانواده ای منتهی میشود که با هیچ نوع مداخله و مشاوره ای نمی تواند انسجام ضروری را کسب کند و کارکردهای بهنجار خانواده را در جامعه به اجرا در آورد. توجه کنید که وصلت دو انسان، فقط آغازی است برایفای نقش بسیار حساس و دشوار خانواده که اهمیت این امر در ازدواج دوم صد چندان میشود.

این نخستین و مهم ترین واحد جامعه یعنی خانواده نقش های گوناگونی را بر دوش دارد. مردی که ازدواج می کند باید از توانایی های اداری خانواده و ایفای نقش پدری برخوردار باشد و زن توانایی های مادر شدن، اداره امور خانه و فرزند پروری را دارا باشد. جامعه ی سالم و بهداشت روان جامعه در گرو این نخستین گام صحیح و استوار است.

همسر گزینی برای زوجینی که به این گزینش در زمان مناسب یعنی ازدواج اول خود بهای لازم را نداده اند یا در دام سهل انگاری و برخوردهای احساسی، فشارهای خانوادگی، گذشت های نابجا گیر افتاده اند. بدین ترتیب خود را در دورخی یافته اند که باید بعد از نجات خود برای انتخاب مناسب تر در ازدواج دوم قدم بردارند.

آنان حتی با فرار از این برزخ، با مشکلات و معضلات بزرگتری چون آسیب های روانی ناشی از طلاق، کودکان طلاق، روبرو هستند . کودکان طلاق برحق اند اگر بر والدین خویش نهیب زنند که اگر با هم تفاهم نداشتند چرا چشم بسته ازدواج کردند و چرا کودکانی به بار آوردند که توان پرورش آنها را نداشتند.

مقاله حاضر راهنمای شما در زمینه ی امر خطیر و پرمسئولیت ازدواج دوم محسوب میشود.

زمان مناسب برای ازدواج دوم

ما برای قبول اینکه باید با بعضی آدمها، موقعیتها و شرایط خداحافظی کنیم، به زمان احتیاج داریم.
زمان باید بگذرد. ذهن ما باید هزاران داستان متقاعدکننده بسازد تا آرام آرام به لحظه خداحافظی نزدیک شویم. به هرحال چه تصمیم بگیریم چه همچنان خودمان را معلق نگه داریم، لحظه های خداحافظی فرا می رسند. امروز اگر نه، چند سال دیگر. اگر خیلی وقت است که متوجه شده ایم به خداحافظی خاصی نزدیک شده ایم بهتر است خودمان را گول نزنیم. بهتر است درد را به رنج تبدیل نکنیم.

بخشش خود لازمه ورود به ازدواج دوم

باید بخشید. باید خودمان را برای تمام حماقتها، انتخاب های تلخ و برای تمام بدی هایی که انجام داده ایم ببخشیم. بخشش که آغاز شود، ادامه جاده دیده می شود. جاده ای که هنوز مسافرش هستیم و هنوز ادامه دارد. بار گناه و خشم حل و فصل نشده از ازدواج اول را بر زمین بگذاریم تا قدم هایمان سبک تر میشود.

چند نکته پیرامون حضور غیر ضروری عشق آتشین در ازدواج دوم

۱- منظور از عشق اینجا در معنای کلی و عمیقش نیست بلکه منظور عشق رمانتیک و عواطف شدید نسبت به یک فرد است.
۲-همه ی افرادی که با تکیه ی زیاد بر عشق در ازدواج دوم جلورفتند متوجه شده اند که عشق مشکلی را حل نکرده، بلکه فقط تا مدتی مشکلات را در نظرشان کم اهمیت جلوه داده است.
۳-عکس برداری های مغزی دلیل مختل شدن قوای شناختی را به ما نشان می دهد، وقتی افراد به چهره ی معشوق نگاه می کنند جریان خون به قسمت های لب پیشانی مغز که مرکز شناخت هست کاهش پیدا می کند. ۴- چه خوب چه بد عشق رمانتیک یکی از شیرین ترین تجربه های زندگی برای ما آدم هاست که باید بپذیریم ذات وجودی آن متغیر و فانی است.
مهارت های ارتباطی لازم و ضروری برای موفقیت ازدواج دوم
بررسی های انجام شده نشان داده است که افراد به طور معمول برای کنار آمدن با مشکلات زناشویی در ازدواج دوم خود اگر یکی از این چهار راهبرد زیر را به کار برند شانس موفقیت در ازدواج دوم خود را افزایش می‌دهند.

• مذاکره
• مقایسه های خوش بینانه
• نادیده گرفتن
• کناره گیری

مذاکره و گفتگو: باهم نشستن و صحبت کردن درباره مشکلات و رسیدن به توافقی منصفانه.
مقایسه های خوش بینانه: قدر روابط زناشویی خود را در مقایسه با دیگران دانستن و متقاعد ساختن خود مبنی بر اینکه تعارض مسئله مهمی نیست و کم برآورد کردن میزان ناراحت کننده بودن مسائل.
نادیده گرفتن: بی اهمیت دانستن تعارض در رابطه زناشویی و دست کم گرفتن مشکلات ناشی از آن.
کناره گیری: کناره گیری های به موقع و موکول نمودن حل مشکلات در زمان مشخص
نتایج این مطالعات نشان داد که نادیده گرفتن و کناره گیری منفعلانه بدون تلاش برای حل مشکل در زمان مشخص روشهای مؤثری برای حل اختلاف های زناشویی نیستند. زوج هایی که با انکار و کناره گیری واکنش نشان می دادند از ناراحتی بیشتری در طول زمان رنج می بردند و به ندرت می توانستند مشکلات خود را حل کنند. برون ریزی هیجانی، درگیر نشدن و کناره گیری و پناه بردن به الکل و دارو از دیگر راهبردهای مقابله ای بودند که با نارضایتی از رابطه زناشویی همواره همراه بوده است. برعکس، مهارتهای فعالانه مذاکره و مقایسه خوش بینانه که هر دو در حل اختلاف های زناشویی سودمند هستند مذاکره مستلزم مهارت، شکیبایی و همکاری و مشارکت هر دو طرف است.

تمرین «روزهای صمیمانه» برای افزایش احساسات مثبت بین زن و شوهر در ازدواج دوم

وقتی رابطه دچار مشکل می شود و به خطر می افتد، هر دو طرف باید تصمیم بگیرند که آیا میل دارند برای بهبود بخشیدن به آن کاری بکنند یا خیر. رابطه زوجین در ازدواج دوم بعد از تجربه تلخ حاصل از ازدواج اول نیاز به مراقبت جدی دارد.
اگر هر دو طرف انگیزه ای برای بهبود بخشیدن به رابطه داشته باشند، در این صورت کمک گرفتن از مشاوران و درمانگران حرفه ای بسیار مؤثر و مفید خواهد بود. اما به طور مثال اگر فقط مرد پیگیر رابطه و حل مشکلات باشد و در صورت نیاز به تنهایی به مشاور مراجعه کند و موضوعاتی را از این قبیل بیان کند که زنم قهر کرده چیکار کنم برگرده؟ و غیره. در چنین شرایطی آن هم در ازدواج دوم نجات رابطه بدون همکاری هر دو طرف بسیار سخت میشود.
کاری که زن و شوهرها می توانند خودشان انجام دهند، تمرینی موسوم به «روزهای صمیمانه» است.
برای انجام این تمرین زن و شوهر باید فهرستی از 20 عمل مثبتی را که از همدیگر انتظار دارند، تهیه کنند.
در تهیه این فهرست قواعد زیر باید رعایت شود:
1. اعمال یا خواسته ها باید مثبت باشند. هر فرد از طرف مقابلش می خواهد که کارهای مورد علاقه او را انجام دهد. هیچ کدام از دو طرف نباید از طرف مقابل بخواهد که انجام کاری را که او دوست ندارد، متوقف کند.
2. اعمال و خواسته ها باید مشخص باشد.
3. اعمال و خواسته ها باید شامل کارهای کوچکی باشند که بتوان هر روز آنها را انجام داد.
4. اعمال و خواسته ها نباید شامل کارهایی باشند که همسرتان نسبت به آن حساس است یا مربوط به موضوعی باشد که اخیرا در مورد آن باهم اختلاف و تعارض داشته اید.
وقتی این فهرست تهیه شد، زن و شوهر باهم قراردادی می بندند و موافقت می کنند که هر روز حداقل 5 مورد از رفتارهای فهرست شده را انجام دهند.
هر دو آنها باید گزارش روزانه ای تهیه کنند و در آن رفتارهای مثبت یکدیگر را ثبت کنند.
این گزارش روزانه به آنها کمک می کند تا پیشرفت های همدیگر را مورد توجه قرار داده و تلاشها و اقدامات یکدیگر را تقویت کنند.

ضرورت مشاوره قبل از ازدواج و زوج درمانی در ازدواج دوم

این نوع مشاوره های تخصصی مثل مشاوره پیش از ازدواج و زوج درمانی علی الخصوص در ازدواج دوم نشان خواهد داد که دقیقاً چطور این راه را طی کنید و بدین ترتیب کشف خواهید کرد که چطور افکار و احساسات نامؤثر درباره عشق را رها کنید. ازدواجی عاشقانه، صمیمانه، اصیل، واقع بینانه و طولانی مدت را خلق کنید و با افکار و احساسات دردناکی که جزء جدانشدنی اینگونه روابط است کنار بیایید.

شـمـا یـاد خواهید گرفت که با خشم، دلخوری، طرد شدن و ترس به طور مؤثری مقابله کنید. خودتان و همسر قبلی تان را ببخشید و اعتماد از بین رفته را دوباره زنده سازید. یاد می گیرید میزان استرس و تنش ناشی از ابراز نکردنها و کوتاه آمدن های گاه به گاه را کاهش دهید و سرانجام درد و رنج ناشی از تعارض را به شفقت و مهربانی تبدیل کنید .