درمان خیانت
-
دکتر ترانه موذنی
صداقت و تلاش برای بازسازی اعتماد تنها مرهم درد و احساسات بد بازمانده از خیانت است.
آيا خیانت درمان دارد؟
بر اساس مطالعاتي که در حوزه ی زوج درمانی صورت گرفته و همچنين مسئله ي اثر بخشي مشاوره خيانت ۶۰ الي ٧٠٪ مراجعينی كه بابت شکایت خیانت به زوج درمانگرها مراجعه میکنند رضایت خود را از درمان ابراز میکنند و درمان ها را اثربخش میدانند.
پس سؤال آیا خیانت درمان دارد؟ پاسخ مثبت است.
درمان خیانت التیام است که در گذر زمان و با کمک متخصص حرفه ای و بررسی دقیق عوامل زمینه ساز خیانت اتفاق میافتد. در واقع التيام مسير و نقشه ي راه دارد.
آيا تنها راه بعد از خیانت طلاق است؟ طلاق هرگز منجر به حل مشکلات ذهنی و آسيب هاي فردی که خیانت دیده نمیشود.بايد بدانيد که طلاق آخرین گزینه خواهد بود مگر در شرایط استثنایی. چه بسا آسيب هايي که فرد در رابطه خورده نيز در روابط دیگرش هم ممکن است
اثر گذار باشد. بنابراین میتوان گفت درمان خیانت مساوی است با التیام زخم خیانت.
سؤال ساده برای تفهیم خیانت
اگر همچنان مفهوم فريب وخيانت برای شما سؤال برانگیز است از خود بپرسید اگر من در حال انجام این کار یا گفتن این حرف بودم وهمسرم من را میدید چه حسی پیدا میکردم؟
راحت بودم یا احساسی عجیب مثل نامناسب بودن شرایط به من دست می داد؟ آیا احساس گناه میکردم؟ اگر پاسختان «احساس عجیب» يا «احساس گناه» است،
شما درگیر نوعی از خیانت هستید.معیار «اگر همسرم اینجا بود» به نظر من یک روش مناسب برای بررسی شرایط است.توافق شما و همسرتان بر سر این معیار مهم است.
درد و دل کردن درباره خیانت پیش آمده
عملکرد خود را با صحبت کردن از وضعیت ازدواجتان بررسی کنید. زمانی را برای صحبت کردن مشخص كنيد. ترجيحاً زمانی که هر دو آرام و سرحال هستید.اگر بحث هایتان از کنترل خارج میشود و به حالتی مخرب درمی آید از فردی مناسب کمک بگیرید. مهمترين چيز اين است که احساسات خود را بروز دهید و روراست باشید.برای به دست آوردن بهترین نتایج در ترمیم ازدواج، مطمئن شوید افرادی که برای درد و دل انتخاب میکنید،
باوجود این اتفاقات ناخوشایند و دردی که از بی وفایی کشیده اید، با ماندن در ازدواج و ادامه دادن آن موافق باشند و از شما در این مسیر حمایت کنند، این بسیار مهم است که این افراد باید دوستدار ازدواج و هردوی شما باشد.
فوت کوزه گری ساخت عشق پایداری که در گذر زمان رشد کند و پروبال بگیرد این است که بی چون و چرا برای لحظه های با هم بودن اولویت قائل باشید. و هرگز دست از کنجکاوی درباره همسرتان برندارید، هرگز گمان نکنید چون او همان آدمی است که دیشب کنارش روی یک تخت خوابیده اید پس امروز میدانید کیست. خلاصه اینکه هرگز از پرسیدن دست برندارید اما پرسش های درستی انتخاب کنید.
منظورمان پرسش های بله ـ خیر نیست. از پرسشهای باز – پاسخ حرف می زنیم. این پرسش ها به نوعی سر بحث را باز می کنند و پاسخ هایشان یک یا دو کلمه نیست. با کمک آنها جرقه گفت و گوهای صمیمانه ای زده می شود که همسرتان آنچه در ذهن و قلبش می گذرد بیان می کند. این گفت و گوها فرصت می دهد تا بفهمید چرا همسرتان باور خاصی دارد، رفتار خاصی انجام می دهد، و اینکه چطور آدمی است. پرسش های باز – پاسخ به گفت و گوهایی می انجامد که شما را برای برخورداری از یک گفتگوی منتج به نتیجه آماده میکند یا برای تصمیم گیری درباره پذیرش یک تعهد بلندمدت به شما کمک می کند، یا محبت شما را به فردی که می خواهید بقیه عمرتان را با او بگذرانید مستحکم می کند. چگونه گفت و گو کنید تا صمیمیت، آگاهی، و درک عمیق و معناداری از شباهتها و تفاوت هایتان به ارمغان آید. این همان جعبه ابزاری است که شما را به سوی سازندگی، و نه ویرانگری در رابطه علی الخصوص بعد از تجربه تلخ خیانت سوق می دهد.
عوامل زمینه ساز خیانت
۱- زنان آسیب دیده
در شرايطي همان طور که انتظار مي رود آسيب ديدگي در زنان افزایش خواهد یافت. زن ها با مرداني روبرو مي شوند که به دلیل کاهش ويژگي هاي مردانگي نمي توانند و نمي خواهند مسئولیت پذیر باشند. چون مي دانند نمي توانند خود را براي دراز مدت به صورت قهرمان نشان دهند. به همین دلیل درخواست اوليه ي مردان ارتباط جنسي بدون ایجاد تعهد و حصول شناخت کامل خواهد بود.
زناني که درخواست ارتباط جنسي را رد کنند در سطح اجتماعي تنها خواهند ماند. به همین دلیل روابط به صورت چند گانه، آسیب زننده، بي هدف ادامه پیدا خواهد کرد. در این شرایط زنان پس از شکست هاي مكرر آنها براي ازدواج موافقت می نمایند. این مسئله با در صد کمي به ازدواج ختم خواهد شد، چرا که مردان ويژگي هاي خود را به اجبار از دست داده اند و زنان احساس گناه فراوان خواهند داشت و آسیب خواهند دید.
۲- زنان حمایت گر
در این شرایط برخي از زنان به اين نتيجه مي رسند که بهتر است مردي قرباني را يافته و او را تیمار کنند و سپس بتوانند او را براي خود نگه دارند. به همین دلیل تلاش مي کنند از خواسته هاي خود چشم پوشی کنند، مشکلات اقتصادي مرد در رابطه را حل کنند و حتي بخش عمده اي از حمايت هاي مالي رابطه را به عهده بگیرند، به امید این که بتوانند با این مرد ازدواج کنند.
در حالي که اين همان شرايطي است که باز هم عدم ويژگي هاي مردانگي در مردان را تشدید خواهد کرد و این چرخه از نو شروع خواهد شد و زن در رابطه آسیب شدید تري خواهد خورد.
۳- کاهش ويژگي هاي مردانگی
با نگاهي به ويژگي هاي مردانگي مانند روحیه مبارزه، کشف، خلاقیت، نوآوري، موفقیت، مسئوليت پذيري، مديريت، رهبري، رقابت، ورود به عرصه هاي جديد میتوان دریافت در سال هاي اخير به دلايل محدوديت هاي اجتماعي، سياسي و در راس آنها اقتصادي، اين ويژگي ها به صورت نمود بیرونی روان مردان محدود و یا اجازه ي بروز نداشته است.به عبارتي تركيب دروني هم چنان یکسان است ولي فضاي اجتماعي زمينه اي براي بروز آنها را فراهم نمیکند. در این وضعیت، اعتماد به نفس و به خصوص عزت نفس مردان کاهش خواهد یافت. این عدم توازن داخلي روان باعث مي شود جنبه هاي ديگر باقي مانده به صورت ناخودآگاه قوي تر شده و به بروز برسند.مهم ترین آن ها ارتباط جنسي است. يعني مردان در چنین محیط اجتماعي چاره اي جز جبران ناكامي هاي مردانگي با ارتباط جنسي نمي يابند.به عبارتی داشتن ارتباطات گسترده یعنی نمایش مردانگی.این امر چون به صورت ناخودآگاه رخ میدهد در صورتی که سؤال شود چرا به این گونه فعالیت ها ادامه مي دهيد؟! غالبا قادر به دادن جواب مناسبي نيستند ولي ميدانند نيرويي ناپيدا آنها را هدايت مي کند. حتي در سطح اجتماعي با نشان دادن تعداد ارتباطات فراوان خود همان مبارزه طلبی و رقابت را با دیگر مردان انجام مي دهند.
۴- ترس از هم جنس گرايی
عامل ديگري که به صورت پنهاني در موضوع روابط نامناسب و خیانت ها مؤثر است، ترس از هم جنس گرايي است. در این بخش تفاوتي بين مردان و زنان نخواهد بود. این ترس به دليل محدوديت هاي جنسي و تفكيك هاي جنسيتي جامعه رخ مي دهد. به عبارتي مرد و يا زني که محدوديت هاي ارتباط سالم دارد به صورت رواني داخلي گرايشي به هم جنس خود احساس مي كند ولي به دليل اينکه به صورت ژنتيکي هم جنس گرا نیست، از آن وحشت زده شده و به صورت ناخودآگاه تلاش مي کند با روابط بیشتر با جنس دیگر اثبات کند که هم جنس گرا نیست. این بخش حتي تجاوز به کودکان و نوجوانان را نیز شامل خواهد شد.
کلید حل معمای ناخوشایند خیانت عبارت است از فضاگشایی و اختصاص دادن زمان مناسب به منظور برقراری فاصله با واقعه پیش آمده و یافتن تسلط بر امور، گفتگو و دریافت توضیحات لازم و مشورت با یک زوج درمانگر است.
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
2 پاسخ
خانم دکتر بنظرتون با کسی که خیانت کرده میشه به زندگی ادامه داد؟میترسم باز هم رفتارهاش رو تکرار بکنه ،همش با خودم میگم اگه دوسم داشت بهم خیانت نمی کرد و ادامه این زندگی دیگه بی فایدس
گاهی از اوقات احساس بحران و خشم ممکن است فروکش کرده باشد و زوجین جایگاه دوباره خود را بعد از تجربه بسیار تلخ خیانت مجددا تعریف کرده باشند اما هنوز احساس میکنند که رابطه شأن نیاز به ترمیم و بازآموزی مهارت هایی دارد که عدم حضور آنها عامل زمینه ساز خیانت بوده است و شاید خشم آنها تا حدودی فروکش کرده باشد اما مدام از خود می پرسند که چطور خیانت را فراموش کنیم؟ تجربه سهمگین خیانت در بعضی از روابط نقطه عطفی برای ارزیابی کیفیت رابطه و نقش هر کدام از زوجین محسوب میشود .تعامل ناکارآمد، رابطه جنسی ضعیف و عدم حمایت عاطفی میتواند در مواردی وجود یک رابطه نامشروع را جذاب تر سازد. بنابراین لازم است به شرایطی که باعث ایجاد رابطه ی نامشروع میشوند توجه ویژهای صورت گیرد.
به منظور ارتقاء سطح کیفی رابطه، ترمیم زخم های عاطفی زوجین و جلوگیری از آسیب های پیش بینی نشده در آینده مراجعه به مشاوره خیانت ضروری خواهد بود.