صداقت و تلاش برای بازسازی اعتماد تنها مرهم درد و احساسات بد بازمانده از خیانت است.
آیا خیانت درمان دارد؟
بر اساس مطالعاتی که در حوزه ی زوج درمانی صورت گرفته و همچنین مسئله ی اثر بخشی مشاوره خیانت ۶۰ الی ٧٠٪ مراجعینی که بابت شکایت خیانت به زوج درمانگرها مراجعه میکنند رضایت خود را از درمان ابراز میکنند و درمان ها را اثربخش میدانند.
پس سؤال آیا خیانت درمان دارد؟ پاسخ مثبت است.
درمان خیانت التیام است که در گذر زمان و با کمک متخصص حرفه ای و بررسی دقیق عوامل زمینه ساز خیانت اتفاق میافتد. در واقع التیام مسیر و نقشه ی راه دارد.
آیا تنها راه بعد از خیانت طلاق است؟ طلاق هرگز منجر به حل مشکلات ذهنی و آسیب های فردی که خیانت دیده نمیشود.باید بدانید که طلاق آخرین گزینه خواهد بود مگر در شرایط استثنایی. چه بسا آسیب هایی که فرد در رابطه خورده نیز در روابط دیگرش هم ممکن است
اثر گذار باشد. بنابراین میتوان گفت درمان خیانت مساوی است با التیام زخم خیانت.
سؤال ساده برای تفهیم خیانت
اگر همچنان مفهوم فریب وخیانت برای شما سؤال برانگیز است از خود بپرسید اگر من در حال انجام این کار یا گفتن این حرف بودم وهمسرم من را میدید چه حسی پیدا میکردم؟
راحت بودم یا احساسی عجیب مثل نامناسب بودن شرایط به من دست می داد؟ آیا احساس گناه میکردم؟ اگر پاسختان «احساس عجیب» یا «احساس گناه» است،
شما درگیر نوعی از خیانت هستید.معیار «اگر همسرم اینجا بود» به نظر من یک روش مناسب برای بررسی شرایط است.توافق شما و همسرتان بر سر این معیار مهم است.
درد و دل کردن درباره خیانت پیش آمده
عملکرد خود را با صحبت کردن از وضعیت ازدواجتان بررسی کنید. زمانی را برای صحبت کردن مشخص کنید. ترجیحاً زمانی که هر دو آرام و سرحال هستید.اگر بحث هایتان از کنترل خارج میشود و به حالتی مخرب درمی آید از فردی مناسب کمک بگیرید. مهمترین چیز این است که احساسات خود را بروز دهید و روراست باشید.برای به دست آوردن بهترین نتایج در ترمیم ازدواج، مطمئن شوید افرادی که برای درد و دل انتخاب میکنید،
باوجود این اتفاقات ناخوشایند و دردی که از بی وفایی کشیده اید، با ماندن در ازدواج و ادامه دادن آن موافق باشند و از شما در این مسیر حمایت کنند، این بسیار مهم است که این افراد باید دوستدار ازدواج و هردوی شما باشد.
فوت کوزه گری ساخت عشق پایداری که در گذر زمان رشد کند و پروبال بگیرد این است که بی چون و چرا برای لحظه های با هم بودن اولویت قائل باشید. و هرگز دست از کنجکاوی درباره همسرتان برندارید، هرگز گمان نکنید چون او همان آدمی است که دیشب کنارش روی یک تخت خوابیده اید پس امروز میدانید کیست. خلاصه اینکه هرگز از پرسیدن دست برندارید اما پرسش های درستی انتخاب کنید.
منظورمان پرسش های بله ـ خیر نیست. از پرسشهای باز – پاسخ حرف می زنیم. این پرسش ها به نوعی سر بحث را باز می کنند و پاسخ هایشان یک یا دو کلمه نیست. با کمک آنها جرقه گفت و گوهای صمیمانه ای زده می شود که همسرتان آنچه در ذهن و قلبش می گذرد بیان می کند. این گفت و گوها فرصت می دهد تا بفهمید چرا همسرتان باور خاصی دارد، رفتار خاصی انجام می دهد، و اینکه چطور آدمی است. پرسش های باز – پاسخ به گفت و گوهایی می انجامد که شما را برای برخورداری از یک گفتگوی منتج به نتیجه آماده میکند یا برای تصمیم گیری درباره پذیرش یک تعهد بلندمدت به شما کمک می کند، یا محبت شما را به فردی که می خواهید بقیه عمرتان را با او بگذرانید مستحکم می کند. چگونه گفت و گو کنید تا صمیمیت، آگاهی، و درک عمیق و معناداری از شباهتها و تفاوت هایتان به ارمغان آید. این همان جعبه ابزاری است که شما را به سوی سازندگی، و نه ویرانگری در رابطه علی الخصوص بعد از تجربه تلخ خیانت سوق می دهد.
عوامل زمینه ساز خیانت
۱- زنان آسیب دیده
در شرایطی همان طور که انتظار می رود آسیب دیدگی در زنان افزایش خواهد یافت. زن ها با مردانی روبرو می شوند که به دلیل کاهش ویژگی های مردانگی نمی توانند و نمی خواهند مسئولیت پذیر باشند. چون می دانند نمی توانند خود را برای دراز مدت به صورت قهرمان نشان دهند. به همین دلیل درخواست اولیه ی مردان ارتباط جنسی بدون ایجاد تعهد و حصول شناخت کامل خواهد بود.
زنانی که درخواست ارتباط جنسی را رد کنند در سطح اجتماعی تنها خواهند ماند. به همین دلیل روابط به صورت چند گانه، آسیب زننده، بی هدف ادامه پیدا خواهد کرد. در این شرایط زنان پس از شکست های مکرر آنها برای ازدواج موافقت می نمایند. این مسئله با در صد کمی به ازدواج ختم خواهد شد، چرا که مردان ویژگی های خود را به اجبار از دست داده اند و زنان احساس گناه فراوان خواهند داشت و آسیب خواهند دید.
۲- زنان حمایت گر
در این شرایط برخی از زنان به این نتیجه می رسند که بهتر است مردی قربانی را یافته و او را تیمار کنند و سپس بتوانند او را برای خود نگه دارند. به همین دلیل تلاش می کنند از خواسته های خود چشم پوشی کنند، مشکلات اقتصادی مرد در رابطه را حل کنند و حتی بخش عمده ای از حمایت های مالی رابطه را به عهده بگیرند، به امید این که بتوانند با این مرد ازدواج کنند.
در حالی که این همان شرایطی است که باز هم عدم ویژگی های مردانگی در مردان را تشدید خواهد کرد و این چرخه از نو شروع خواهد شد و زن در رابطه آسیب شدید تری خواهد خورد.
۳- کاهش ویژگی های مردانگی
با نگاهی به ویژگی های مردانگی مانند روحیه مبارزه، کشف، خلاقیت، نوآوری، موفقیت، مسئولیت پذیری، مدیریت، رهبری، رقابت، ورود به عرصه های جدید میتوان دریافت در سال های اخیر به دلایل محدودیت های اجتماعی، سیاسی و در راس آنها اقتصادی، این ویژگی ها به صورت نمود بیرونی روان مردان محدود و یا اجازه ی بروز نداشته است.به عبارتی ترکیب درونی هم چنان یکسان است ولی فضای اجتماعی زمینه ای برای بروز آنها را فراهم نمیکند. در این وضعیت، اعتماد به نفس و به خصوص عزت نفس مردان کاهش خواهد یافت. این عدم توازن داخلی روان باعث می شود جنبه های دیگر باقی مانده به صورت ناخودآگاه قوی تر شده و به بروز برسند.مهم ترین آن ها ارتباط جنسی است. یعنی مردان در چنین محیط اجتماعی چاره ای جز جبران ناکامی های مردانگی با ارتباط جنسی نمی یابند.به عبارتی داشتن ارتباطات گسترده یعنی نمایش مردانگی.این امر چون به صورت ناخودآگاه رخ میدهد در صورتی که سؤال شود چرا به این گونه فعالیت ها ادامه می دهید؟! غالبا قادر به دادن جواب مناسبی نیستند ولی میدانند نیرویی ناپیدا آنها را هدایت می کند. حتی در سطح اجتماعی با نشان دادن تعداد ارتباطات فراوان خود همان مبارزه طلبی و رقابت را با دیگر مردان انجام می دهند.
۴- ترس از هم جنس گرایی
عامل دیگری که به صورت پنهانی در موضوع روابط نامناسب و خیانت ها مؤثر است، ترس از هم جنس گرایی است. در این بخش تفاوتی بین مردان و زنان نخواهد بود. این ترس به دلیل محدودیت های جنسی و تفکیک های جنسیتی جامعه رخ می دهد. به عبارتی مرد و یا زنی که محدودیت های ارتباط سالم دارد به صورت روانی داخلی گرایشی به هم جنس خود احساس می کند ولی به دلیل اینکه به صورت ژنتیکی هم جنس گرا نیست، از آن وحشت زده شده و به صورت ناخودآگاه تلاش می کند با روابط بیشتر با جنس دیگر اثبات کند که هم جنس گرا نیست. این بخش حتی تجاوز به کودکان و نوجوانان را نیز شامل خواهد شد.
کلید حل معمای ناخوشایند خیانت عبارت است از فضاگشایی و اختصاص دادن زمان مناسب به منظور برقراری فاصله با واقعه پیش آمده و یافتن تسلط بر امور، گفتگو و دریافت توضیحات لازم و مشورت با یک زوج درمانگر است.
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
2 پاسخ
خانم دکتر بنظرتون با کسی که خیانت کرده میشه به زندگی ادامه داد؟میترسم باز هم رفتارهاش رو تکرار بکنه ،همش با خودم میگم اگه دوسم داشت بهم خیانت نمی کرد و ادامه این زندگی دیگه بی فایدس
گاهی از اوقات احساس بحران و خشم ممکن است فروکش کرده باشد و زوجین جایگاه دوباره خود را بعد از تجربه بسیار تلخ خیانت مجددا تعریف کرده باشند اما هنوز احساس میکنند که رابطه شأن نیاز به ترمیم و بازآموزی مهارت هایی دارد که عدم حضور آنها عامل زمینه ساز خیانت بوده است و شاید خشم آنها تا حدودی فروکش کرده باشد اما مدام از خود می پرسند که چطور خیانت را فراموش کنیم؟ تجربه سهمگین خیانت در بعضی از روابط نقطه عطفی برای ارزیابی کیفیت رابطه و نقش هر کدام از زوجین محسوب میشود .تعامل ناکارآمد، رابطه جنسی ضعیف و عدم حمایت عاطفی میتواند در مواردی وجود یک رابطه نامشروع را جذاب تر سازد. بنابراین لازم است به شرایطی که باعث ایجاد رابطه ی نامشروع میشوند توجه ویژهای صورت گیرد.
به منظور ارتقاء سطح کیفی رابطه، ترمیم زخم های عاطفی زوجین و جلوگیری از آسیب های پیش بینی نشده در آینده مراجعه به مشاوره خیانت ضروری خواهد بود.