دکتر ترانه موذنی

دکتر ترانه موذنی

متخصص در روان شناسی، طرحواره درمانی و آموزش مهارت های زندگی

تلفن تماس: 09011898408

علائم افسردگی

علائم افسردگی

اگر امکان خواندن این مقاله را ندارید می توانید به فایل صوتی زیر گوش کنید.

1) احساس ناتوانی و ناامیدی: احساس می کنید که هیچ چیز بهتر نخواهد شد و هیچ کاری نمی توانید برای بهبود وضعیت خود انجام دهید.
۲) از دست دادن علاقه به کارهای روزمره: دیگر به سرگرمی های قبلی، تفریحات و فعالیت های اجتماعی یا رابطه جنسی اهمیت نمی دهید. توانایی احساس شادی و لذت را از دست داده اید.
۳) تغییر اشتها: کاهش و افزایش قابل توجه اشتها و افزایش یا کاهش تقریبا بیش از ۵ درصد از وزن بدن در یک ماه
۴) تغییر خواب: تغییر الگوی خواب به صورت بی خوابی به خصوص بیدار شدن در ساعات اولیه صبح یا به صورت خواب زیاد
۵) عصبانیت و تحریک پذیری: احساس تحریک‌پذیری، بی‌قراری و حتی خشونت.سطح تحمل شما پایین است خلق پایینی دارید. هر چیز و هر کسی اعصاب شما را خراب می‌کند چون آستانه تحمل شما به شدت کاهش پیدا کرده است.
۶) از دست دادن انرژی: احساس خستگی مداوم، تنبلی و خستگی جسمی. ممکن است در کل بدنتان احساس سنگینی کنید و حتی انجام کارهای کوچک نیز برایتان طاقت فرسا هستند و یا انجام آنها طولانی تر می شود.

۷) نفرت از خود: احساس شدید بی ارزشی یا گناه به دلیل اشتباهات و خطاهای خود در گذشته دارید و خود را به سختی سرزنش می کنید
۸) رفتارهای بی پروا: درگیر رفتارهای اجتنابی مانند سوء مصرف مواد، قماربازی، رانندگی بی پروا، ورزشهای خطرناک می شوید
۹) مشکلات تمرکز: در تصمیم‌گیری یا به خاطر سپردن موارد مشکل دارید.
۱۰) دردهای بدون دلیل: افزایش شکایات جسمی مانند سردرد، کمردرد، درد عضلات و درد معده.
پرسش: طی دو هفته گذشته چند مورد از علائم و نشانه ها ی ذکر شده را داشته اید؟

 

نکات مهم برای درمان افسردگی

علائم افسردگی
۱) تا آنجا که می‌توانید در مورد افسردگی خود بیاموزید و آگاهی خود را بالا ببرید. تعیین اینکه آیا علائم افسردگی شما به دلیل بیماری پزشکی زمینه‌ای است یا خیر مهم می باشد. در این صورت ابتدا باید بیماری زمینه ای درمان شود. شدت افسردگی نیز عامل مهمی است هرچه افسردگی شدیدتر باشد احتمال درمان جدی تر خواهد بود.
۲)فقط به داروها متکی نباشید. اگر چه دارو می‌تواند علائم افسردگی را برطرف کند، اما معمولاً برای استفاده طولانی مدت مناسب نیست. سایر درمان ها از جمله روان درمانی های مبتنی بر شواهد مانند درمان های شناختی رفتاری، فعال سازی رفتاری، روان درمانی بین فردی و غیر می‌توانند مانند دارو موثر باشند و عوارض جانبی ناخواسته ندارند. اگر تصمیم دارید دارو را امتحان کنید به یاد داشته باشید هنگامی که شما نیز تغییرات مثبت در سبک زندگی خود ایجاد می‌کنید دارو بهتر جواب می‌دهد.
۳) یافتن درمان مناسب برای افسردگی زمان می برد. یافتن روش درمانی و حمایت مناسب برای شما ممکن است به آزمایش و خطا نیاز داشته باشد.
۴) حمایت اجتماعی دریافت کنید. هر چه ارتباطات اجتماعی خود را بیشتر پرورش دهید بیشتر در برابر افسردگی از خود محافظت می کنید. اگر احساس گیر افتادن و درماندگی می کنید، گفتگو با اعضای قابل اعتماد خانواده یا دوستان را از خود دریغ نکنید. کمک‌ خواستن نشانه ضعف نیست.
۵) درمان به زمان و تعهد نیاز دارد‌. همه روش‌های درمان افسردگی زمان‌بر است و گاهی ممکن است طاقت‌فرسا یا نا امیدکننده به نظر برسند. اما طبیعی است بهبودی معمولاً فراز و نشیب هایی دارد.
۶) تغییر سبک زندگی بخش اساسی در درمان افسردگی است. تغییر سبک زندگی از ابزارها ی ساده اما قدرتمند در درمان افسردگی می‌باشد. ایجاد تغییرات صحیح در زندگی می‌تواند به رفع سریعتر افسردگی کمک کرده و از بازگشت آن جلوگیری کند.

خوشبختانه عصر حاضر، بهترین دوران روان پزشکی است. نسل های جدید دارو های ضد روان پریشی و ضد افسردگی در دسترس ما هستند که کنترل علایم و درمان نقایص شناختی بیماران مبتلا به اختلالات شدید و ناتوان کننده روانی را نوید می دهند، درمان های روانی – اجتماعی توسعه یافته اند و اثر بخشی آن ها در ایجاد انگیزه در افراد مبتلا به ناتوانی ناشی از بیماری روانی برای مدیریت بیماری، تعیین اهداف شخصی مناسب کسب مهارت های اجتماعی، افزایش بهره مندی از حمایت خانوادگی و غلبه بر آثار زیان بار سوء مصرف مواد به وضوح نشان داده شده است. بهبود و رهایی از اختلالات شدید و پایدار روانی، مثل افسردگی هرگز تا این اندازه به واقعیت نزدیک نبوده است.

در حرکت به سوی بهبودی بیماران نخست باید بدانیم مقصدمان کجاست در غیر این صورت هرگز به آن جا نخواهیم رسید. بهبودی را می توان به شیوه های عینی و ذهنی و نیز از طریق پیوستار فرآیند حصول نتیجه تعریف کرد. از دیدگاه عینی، زمانی می توان گفت شخص افسرده به طور کامل از ناتوانی روانی بهبود یافته که فاقد علائم باشد، زندگی روزانه با کیفیتی داشته باشد، مستقل زندگی کند، پول دارو هایش را شخصا مدیریت کند، حداقل به صورت نیمه وقت در مراکز عادی کار یا تحصیل کند، حداقل هفته ای یک بار همراه با همتایان خود در فعالیت های اجتماعی و تفریحی و مناسبت های برگزار شده در مراکز اجتماعی عادی شرکت کند و از روابط صمیمانه و منطقی خانوادگی لذت ببرد. از دیدگاه ذهنی، تجربه بهبودی دربرگیرنده امید به آینده ای روشن تر، پذیرش مسئولیت در زندگی شخصی و احساس توانمندی حاصل از وجود مهارت های فردی، و نیز حمایت و احترام دیگران در زمینه تصمیم گیری است که باعث رضایت از زندگی و معنا دار بودن زندگی روزانه می شود. رابطه درمانی مشارکتی، فرایند بهبودی را به جریان می اندازد و نیز انگیزه و انتخاب های افراد مبتلا به ناتوانی روانی را از طریق گزینش اهداف شخصی و فرصت های درمانی توسط خودشان تقویت می کند.

رویش جوانه های خوش بینی و امید به بهبودی ناشی از “انگ زدایی” از بیماری روانی با افزایش شواهدی همراه است که نشان می دهد رسیدن این بیماران به یک زندگی عادی در گرو خدمات درمانی جامع، مستمر، هماهنگ با محوریت مصرف کننده و ارایه ماهرانه و شفقت آمیز این خدمات است. بالینگرانی با ویژگی های فردی خاص وجود دارند که می توانند به رابطه درمانی با بیماران افسرده روح بدمند. آن ها به دارو ها، مهارت ها و حمایت ها امکان می دهند تا آثار مثبت خود را اعمال کنند. برانگیختن و بسیج بیماران و خانواده های آنان برای حرکت در مسیر بهبودی، تنها با وجود مهارت استفاده از درمان های مبتنی بر شواهد میسر می شود.

چرا مقابله با افسردگی بسیار دشوار است؟
افسردگی انرژی، امید و انگیزه شما را تخلیه می‌کند و برداشتن گام هایی که به شما کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشید را دشوار می‌سازد. گاهی اوقات فقط فکر کردن در مورد کارهایی که برای بهتر شدن باید انجام دهید، مانند ورزش کردن یا برنامه ریزی برای انجام کارهای روزانه طاقت‌فرسا و حتی غیر ممکن به نظر می رسد . وقتی افسرده هستید چیزهایی که بیشترین کمک را به شما می کند کارهایی هستند که انجام آنها دشوارتر از قبل به نظر می‌رسد.

با این حال تفاوت زیادی بین امر دشوار یا امر غیرممکن وجود دارد، در حالی که بهبودی از افسردگی سریع و آسان نیست، شما بیشتر از آنچه که فکر می کنید روی خلق و خو و افسردگی خود کنترل دارید. حتی اگر شدید و پایدار باشد.
نکته اصلی این است که با برداشتن گام‌های کوچک شروع کنید. ممکن است انرژی زیادی نداشته باشید اما استفاده از تمام ذخائر انرژیتان برای خارج شدن از وضعیتی که دارید کافی است. اولین قدم را بردارید. به عنوان مثال در خیابان قدم بزنید، تلفن را بردارید و با کسی که دوستش دارید تماس بگیرید.

برداشتن اولین گام همیشه سخت ترین کار است اما برای مثال پیاده روی یا رقصیدن با موسیقی مورد علاقه کاری است که اکنون می‌توانید انجام دهید و می تواند به طور قابل ملاحظه‌ای خلق و خو و انرژی شما را برای چندین ساعت تقویت کند. با برداشتن گام های کوچک اما مثبت سایه سنگین افسردگی را می توانید از میان بردارید و دوباره احساس شادی، سلامتی و امید بیشتری داشته باشید.

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

Share on whatsapp
واتس اپ
Share on telegram
تلگرام
Share on twitter
توییتر
Share on linkedin
لینکدین
5/5 - (1 امتیاز)

6 پاسخ

  1. سلام میخواستم بدونم عوض شدن یهویی علایقم توی چند هفته و قطع کردن راهی ک میرفتم و خواستن اینکه تا جایی ک میتونم ادمای اطرافم رو عوض کنم و با ادمای جدید در ارتباط باشم و هیچ چیزی از قبل توی زندگیم نباشه از علائم افسردگیه؟
    ۲۱ سالمه

    1. دوست عزیز
      بی ثباتی و عدم انگیزه جهت مداومت در به نتیجه رسیدن اهداف به عوامل زیادی بستگی داره و می‌تونه نشانه افسردگی یا اختلال شخصیت باشه،بهتر هست به روانشناس مراجعه کنید تا تشخیص درست و درمان صورت پذیرد

  2. از این علائمی ک گفتین اگه همشون رو داشته باشیم افسردگی شدیدی داریم و فورا باید ب دکتر مراجعه کنیم؟ من یسریاشو نمیدونستم از علائم افسردگین اما الان ک خوندم متوجه شدم تقریبا همرو دارم و نگران شدم.

  3. متاسفانه هیچ چیزی به اندازه افسردگی نمیتونه ما رو از پیشرفت و تجربه یه زندگی خوب دور کنه . بخاطر همین من همیشه سعی میکنم که چه تو بحث کاری و چه تو بحث زندگی شخصی دچار افسردگی نشم . خوندن و مطالعه کردن میتونه اطلاعات مارو تو این زمینه بیشتر کنه و باعث شه ما حواسمون بیشتر به خودمون باشه تا دچار افسردگی نشیم فقط باید از محتواهای معتبر خارجی و داخلی استفاده کنیم مثل مقالات سایت های فرچون و دانشگاه کسب و کار. ممنون از مقاله عالی و کاربردی تون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوبت آنلاین
نوبت تلفنی
نوبت حضوری