آشفتگی و اضمحلال رابطه زناشویی پیامد های جدی متعددی برای سلامت جـسم و روان زن و شوهر دارد. این پیامد های منفی شامل افزایش احتمال خطر آسیب روانی، تصـادف حین رانندگی، مرگ و میر، بیماری جسمی، خودکشی، خشونت، کاهش طول عمر، ضعف سیستم ایمنی بدن و افزایش مرگ ناشی از بیماری می شود. هم چنین، شواهد قانع کننده ای در دست است که از آثار زیان بار آشفتگی زناشویی، تعارض و نابودی رابطه زناشویی بر کودکان خبر می دهد که از افسردگی، گوشه گیری، عملکرد اجتماعی ضعیف و بیماری گرفته تا عملکرد تحصیلی ضعیف، مشکلات سلوک، و کاهش آشکار طول عمر تنوع دارد. این بدان معنا نیست که زوج های درگیر در روابط آشفته باید به خاطر بچه ها بسازند و بسوزند. مشاوران خانواده در تحقیقات گسترده خود به این نتیجه رسیده اند که همین پیامد ها گریبان بچه هایی را می گیرد که والدین شان رابطه خصمانه ای دارند.
به نظر می رسد عامل اصلی آسیب زننده به فرزندان در طلاق خصومت مستمر بین زن و شوهر است. والدین از فرزندشان به مثابه مهره ای برای ضربه زدن به یک دیگر استفاده می کنند. از مشاوران خانواده انتظار می رود به حل این بحران کمک کنند. همه ازدواج ها به طلاق ختم نمی شوند و از بین زوج هایی که کنار هم می مانند بسیاری ها از رضایت زناشویی برخوردارند. آنچه در شناسایی روابط زناشویی آشفته اهمیت دارد شناسایی عوامل ناکارآمد در شرایطی است که رابطه زناشویی کارکرد مناسبی ندارد. مشاوره خانواده آنچه را از دست رفته و نابود شده و آنچه را به ترمیم و اصلاح نیاز دارد نشان می دهد. اهداف مشاوره خانواده بر پایه همین شناخت ها تعیین می شود. تعداد افرادی که برای حل مشکلات زناشویی در سال های اخیر پی درمان می روند افزایش یافته است. مشکل فراگیری تقریبا در همه زوج درمانی هایی که به طور نظام مند از طریق پیگیری های بلند مدت ارزیابی شده اند دیده می شود:” نوعی اثـر عـود همیشگی”
درصد چشم گیری از زوج هایی که از مشاوره خانواده توشه ای بر می دارند عود را در دو سال بعد از درمان تجربه می کنند. به نظر می رسد چیزی شیه اصل دوم ترمودینامیک بر رابطه زناشویی حکم فرماست: وقتی آشفتگی زناشویی وجود دارد اوضاع وخیم می شود آنتروپی افزایش می یابد. به طور کلی چقدر مشاوره خانواده اثر بخش است؟ پژوهش طولی ما همبستگی مثبت بالایی (حدود ۰/۵۰) بین حضور در مشاوره خانواده و طلاق نشان می دهد.
آیا یافته های ما مشتی از نمونه خروار هستند؟
بعد از نگاه سخت گیرانه به آمار های خود، خوش بینانه ترین پیش بینی ما این است که زوج درمانی برای ۳۵ درصد زوج ها از نظر بالینی معنا دار است و تغییرات معنا دار به بار می آورد. خانواده درمانی مادامی که درمانگر فعال باشد و مداخله منطق مشخص و درمانجو محور داشته باشد هر کاری مؤثر خواهد بود. در غیر این صورت، افراد درمان را بر خلاف توصیه های حرفه ای خاتمه می دهند. این یکی از یافته های فراگیر حوزه ماست که رویکرد غیر رهنمودی درمانجویان را به سمت پایان دادن درمان می برد. بنابراین، به نظر می رسد در خانواده درمانی به شرطی که درمانگر رهنمودی و فعـال باشد اثربخشی درمان وجود دارد.
اگر بفهمیم زوج چگونه امر متأهل شدن، متأهل ماندن و کسب رضایت از تأهل را انجام می دهند، آنگاه به مجموعه ای از اصول دست می یابیم که می توان از آن ها برای کمک به روابط زناشویی مشکل دار استفاده کرد. ممکن است مجموعه متفاوتی از اصول برای اصلاح روابط زناشویی آشفته وجود داشته باشد. به عنوان مثال ارتوپد ها فقط به این نیاز ندارند که بدانند استخوان های سالم چطور کار می کنند، بلکه به اصول جدیدی برای درمان استخوان های شکسته نیز نیاز دارند. مطابق همین الگو، مشاوره خانواده نیز به اصول جدیدی نیاز دارد. همه زوج ها در زندگی روزمره خود گفت و گوها را خراب می کنند. زوج ها باید همان طوری با هم گفت و گو کنند که درمانگران و درمانجویان با هم صحبت می کنند.
مدل سیستم های خانواده درونی
تا به حال شنیده اید کسی بگوید: «قبل از این که بتوانم شخص دیگری را دوست داشته باشم، باید یاد بگیرم خودم را دوست داشته باشم یا مشکلم این است که اعتماد به نفس ندارم» یا «من نمی خواستم این کار را انجام دهم، اما نتوانستم جلوی خودم را بگیرم؟» این «خود» چه کسی است که باید یاد بگیریم به او عشق بورزیم و دوستش داشته باشیم، و این قدر دشوار است؟ کیست که ما را وادار به کاری می کند که نمی خواهیم انجام دهیم؟ آیا قرار است برای همیشه توسط صـدای انتقادی که در سرمان است و همواره ما را سرزنش می کند تعقیب شویم؟ آیا راه بهتری برای کنار آمدن با حس بی ارزشی که در اعماق دلمان نهفته است، وجود دارد؟ چگونه می توانیم صدای درونی را که ما را مضطرب و حواس مان را پرت می کند، کم کنیم؟
مدل سیستم های خانواده درونی EFT مجموعه ای از پاسخ ها به پرسش هایی مانند این است که به افراد کمک می کند تا بتوانند به شیوه ای متفاوت با خودشان کنار بیایند و به خودشان عشق بورزند. این مدل گام های خاصی برای کنترل بیشتر واکنش های ناگهانی یا ناخودآگاه ارائه می دهد. می تواند صدای انتقادی درون شما را به یک صدای حامی تبدیل کند و کمک تان کند تا بار احساسات مبنی بر بی ارزشی را تخلیه کنید. این رویکرد این قابلیت را دارد تا به شما کمک کند که نه تنها سروصدا را در ذهن خود کاهش دهید، بلکه فضایی درونی از نور و صلح ایجاد کنید و همین موجـب اعتماد به نفس بیشتر، شفافیت و خلاقیت در روابط شما می شود.
رویکرد درمانی EFT ابتدا از طریق فرا خواندن شما به تمرکز بر درون آغاز می کند. منظورم از «تمرکز درون» توجه شما به افکار، احساسات، رؤیاها، تصاویر و هیجانات و به طور کلی تجربه درونی شما است. این قدم بزرگی برای اکثر ما است. زیرا ما از طریق فرهنگی آموزش دیده ایم تا چشمانمان را به دنیای بیرونی ثابت نگه داریم و در آن به دنبال خطر و همچنین رضایت باشیم. تمرکز کردن بر دنیای بیرونی موضـوع قابل درکی است؛ زیرا چیزهای زیادی در محیط بیرون وجود دارند که لازم است برایشان نگران باشیم یا تلاش کنیم؛ اما دلیل دیگری نیز وجود دارد که بسیاری از ما به دنیای درون مان وارد نمی شویم و از آنچه در آن هست می ترسیم ما نمی دانیم که در اعماق درون مان با خاطرات و احساسات پنهان مان چه باید بکنیم؟
احساسات وحشتناکی درونمان ایجاد کنند مانع توانایی مان در کار کردن می شوند، ما را به حرکت ناگهانی وامیدارند. نحوه ارتباط مان با مردم را تغییر دهند یا دوباره ما را آسیب پذیر می کنند. این به خصوص زمانی صادق است که در زندگی تان تحقیر شده باشید یا وادارتان کرده باشند که احساس بی ارزشی کنید یا عزیزی را از دست داده یا آسیب روحی دیده باشید. برای جلوگیری از مواجهه مجدد با هر کدام از این موارد، همیشه تلاش می کنید تا مطمئن شوید به فعالیتی مشغول اید یا حواس تان را پرت می کنید، به طوری که هرگز به خاطرات دردناک فرصت ظهور و بروز ندهید، شما زندگی خود را به گونه ای تنظیم می کنید که اطمینان حاصل شود هیچ چیزی موجب فعال شدن هیچ یک از خاطرات با احساسات دردناک نمی شود. شما تلاش می کنید که ظاهر و رفتاری پسندیده داشته باشید، به سختی کار می کنید تا ثابت کنید که ارزشمندید، همیشه میزان دوری و نزدیکی را در روابط تان کنترل می کنید، از همه مراقبت می کنید تا شما را دوست داشته باشند.
همه این افراد چه وجه اشتراکی دارند؟ همه آن ها کسانی بودند که به دلیل احساس یا تکانشی که نتوانسته اند کنترل کنند نزد من آمدند. نه تنها به این دلیل، بلکه چون دائماً با آن می جنگیدند و از این که نتوانسته بودند آن را کنترل کنند از دست خود عصبانی می شدند. تکانش خارج از کنترل به اندازه کافی بد بود اما روابطی که آن ها با آن شکل می دادند ناامیدی شان از این امر و از خودشان برای داشتن آن خودپنداره آنان را تحت تأثیر قرار داده بود و باعث شده بود احساس بی ارزشی کنند. نحوه مواجهه ما با فکر یا احساسی ناخوشایند نه تنها در کنترل آن کمکی نمی کند، بلکه مشکلات مان را پیچیدهتر نیز می کند. در نظر بگیرید که نسبت به افکار و عواطف مختلف خود چه احساسی دارید. شاید ترجیح می دهید صدایی درونی داشته باشید که همه چیزهای لازم و روش های انجام آن ها را به شما بگوید. شما به آن گوش می دهید و از آن به عنوان انگیزه استفاده می کنید. شما مثل یک دستیار ارزشمند با آن ارتباط دارید.
مشاوره خانواده چیست و برای چه افرادی مناسب است؟
خانواده، به عنوان اولین جامعه ای که هر فرد از ابتدای زندگی در آن حضور پیدا می کند، اهمیت بسیار زیادی در شکل گیری شخصیت افراد دارد. در اینجا اهمیت مشاوره خانواده را بیان می کنیم. با توجه به اینکه خانواده اولین مکانی است که بسیاری از موارد فردی و گروهی را اولین بار در آن یاد میگیریم، به خوبی می توان میزان اهمیت سلامت خانواده را درک کرد.
گاهی اوقات، شرایط به گونه ای ادامه پیدا می کند که نیاز به کمک یا نیاز به وجود یک راهنما در جامعه ی خانواده به خوبی حس می شود. کمک گرفتن از مشاوره خانواده یکی از کارهاییست که نه تنها برای حل مشکلات، بلکه برای بهبود عملکرد افراد خانواده می تواند موثر باشد. البته که بر خلاف تصور عموم مردم، مشارکت با مشاور خانواده تنها یک راهکار برای حل مشکلات بزرگ نیست.
به خوبی میدانیم در شرایط متغیر، ممکن است حتی کوچک ترین مشکلات انسانی نیز تاثیر بسیاری بر روابط افراد خانواده خواهد داشت. گاهی اوقات هم عدم آگاهی در مورد چیستی مشاوره خانواده و ابعاد آن، باعث می شود تا افراد دیدگاه درستی نسبت به آن نداشته باشند. به همین دلیل در ادامه به بررسی تعریف صحیحی در مورد مشاور خانواده می پردازیم.
مشاوره خانواده چیست؟
خانواده درمانی که تحت عنوان مشاوره خانواده شناخته می شود، یکی از روش اصولی و کاربردی است که برای رفع مسائل خانوادگی و تمام مشکلاتی که از خانواده شکل می گیرد و یا به خانواده نفوذ می کند، استفاده می شود.
در مشاوره درمانی خانواده، با استفاده از انواع روش های درمانی و تکنیک های متفاوت مانند فرد درمانی، رفتار درمانی، گروه درمانی و موارد دیگر به مراجعان کمک می شود. اما مهمترین مسئله ای که ممکن است گاهی حل نشدنی به نظر برسد این است که افراد نمی دانند چه زمانی نیاز به مشاوره دارند.
چه زمانی نیاز به درخواست مشاوره خانواده داریم؟
قبل از اینکه به کاربرد مشاوره خانواده در مسائل شخصیتان فکر کنید، باید نسبت به هدف خانواده درمانی، آگاه باشید. هدف از خانواده درمانی، پیدا کردن روش های اصولی در مورد نوع رفتار با بقیه اعضای خانواده، پیدا کردن راه های ارتباطی جدید و کاربردی، رفع مشکلات رفتاری یا احساسی در کودکان، حل مشکلات سلامتی رفتاری در اعضای خانواده است.
معمولا مشکلات رفتاری یا مشکلات احساسی کودکان یکی از موارد مشترک میان اکثر خانواده هاییست که به مشاوره پناه می آورند. اما به صورت کلی، مشکلات زیر می توانند دلیل مراجعه به مشاور باشد.
1- تعارض های شخصی میان زوجین
گاهی اوقات مراجعه نکردن به مشاوره قبل از ازدواج ، نتایج نامطلوبی را به دنبال خواهد داشت. عدم شناخت صحیح نسبت به فرد مورد نظر، تفاوت های عقیدتی و موارد بسیار دیگری باعث مشکلات میان زن و شهر ها می شود که برخی از آن ها با مراجعه به مشاوره خانواده حل شدنیست.
2- طلاق و جدایی
تصمیم گیری در مورد ادامه دادن یک زندگی یا به پایان رساندن آن، گزینه ای است که نیاز به بررسی بسیار زیادی دارد. در چنین شرایطی کمک گرفتن از یک فرد آگاه که نسبت به عواقب عملکردمان آگاه است، بسیار مناسب می باشد. البته که مراجعه به مشاوره تنها برای طلاق و جدایی نیست. بهترین کار مراجعه به مشاور ازدواج است. هر چند که برخی از افراد مشاوره ازدواج را جدا از مشاوره خانواده می دانند اما به صورت کلی کمک گرفتن از مشاوره زناشویی در هر مقطع از زندگی مشترک یک امر کاملا صحیح و به جا است.
3- افسردگی و ناتوانی در تصمیم گیری
مشکل افسردگی ممکن است برای هر یک از افراد خانواده پیش بیاید. ناتوانی در تصمیم گیری و افتادن در گرداب بزرگ ترس و بی اعتماد بنفسی، مشکلی است که با کمک یک مشاوره خوب می توان به آن غلبه کرد.
4- مشکلات رفتاری یا احساسی کودکان
گاهی اوقات تنها یک مسئله کوچک، قدرت این را دارد که آرامش را از یک خانواده سلب کند و افراد خانواده در حل آن مشکل ناتوان باشند. عبور از مسائل و مشکلات این چنینی نیاز به دانش و تجربه دارد. یکی از مسائلی که می توان به عنوان مثال آن را نام برد، مشکلات رفتاری و احساسی کودکان است. ناتوانی در حل مشکلات کودکان، نشان دهنده ضعف پدر و مادر نیست بلکه نشان دهنده اهمیت بیش از حد موضوع است. در چنین شرایطی کمک گرفتن از یک مشاور مناسب بهترین راه ممکن است. البته کمک گرفتن از مشاوره خانواده برای مشکلات کودکان کمی حساس تر است. با توجه به روحیه حساس بچه ها در سن پایین و آسیب پذیر بودن آنها، باید نهایت وسواس را در انتخاب یک مشاوره خوب به خرج دهید.
5- مشکلات اعتیاد
اعتیاد تنها یک بیماری جسمانی نیست بلکه اثر مستقیم روی روان انسان ها دارد. معمولا نزدیکان، خانواده ها و دوستان فرد معتاد به شدت تحت تاثیر رفتار های فرد مصرف کننده قرار می گیرند. حتی اگر افراد بعد از مدتی مصرف مواد مخدر را ترک کنند، بسیاری از مشکلات شخصیتی در آن ها باقی می مانند. البته که انجمن های متفاوت مانند انجمن حمایت از خانواده معتادان (نارانان) با هدف کمک به افراد آسیب دیده از اعتیاد شکل گرفته اند و به صورت رایگان خدمات رسانی می کنند اما گاهی اوقات نیاز است که یک مشاوره مناسب هم برای حل مشکلات پیرامون این مسئله حضور داشته باشد.
به صورت کلی مشکلاتی مانند بیماری های مختلف، غم از دست دادن و مرگ عزیزان، بیکاری، مشکلات کودکان، اعتیاد، مشکلات سلامت ذهنی، اضطراب، ناتوانی در ایجاد روابط عاطفی و موراد دیگر از موضوعات کلی هستند که اگر احساس می کنید در هر یک از آن ها نیاز به کمک دارید، بهتر است مشاور خانواده را در لیست اولویت های مورد برسیتان قرار دارد. باز هم با توجه به اینکه برخی افراد نسبت به ریشه مشکل خود آگاه هستند از مراجعه به مشاور خانواده ترس دارند و همچنین نمی دانند چطور یک مشاور خانواده خوب پیدا کنند.
نکاتی از بخش های یکپارچه ی مدل مشاوره خانواده
۱) تأکید روی اینجا و اکنون
۲) استفاده از نیرومندی اعضای خانواده، به عنوان عنصر سازنده ی فعال در فرآیند درمان
۳) باز بودن و پذیرش و تشویق فعال خانواده از سوی درمانگر برای مراجعه ی مجدد در صورت نیاز
ساختار سازمان و الگوهای گذار که به وسیله ی سیستم خانواده نمایان می شود، شاخص مهمی است که رفتار اعضای خانواده را نشان می دهد. تغییرات درونی یا بیرونی که بر سیستم خانواده اثر می گذارد، بر رفتار کل اعضای سیستم هم اثر گذار است. در درمان خانواده ها، تمرکز بر ناهماهنگی سیستم، ساختار یا الگوهای گذار است. فرآیند درون روانی اعضای سیستم در درجه ی دوم اهمیت قرار دارد. فرض اساسی این است که اگر متغیرهای مربوط به سیستم خانواده خوب کار کند، می تواند بر فرآیندهای درون روانی اعضای خانواده اثر مثبت بگذارد.
موارد دیگر حائز اهمیت در مشاوره خانواده عبارتند از تعیین مرزها، هدایت یا بازسازی رفتار خانواده، تعیین وظایف، حل مشکلات، استفاده از تقویت منفی و تقویت های مثبت و تغییر گفت و گو، راهنمایی و آموزش خانواده و تسهیل ارتباط. رویکردهای مشاور خانواده از چند نظر نسبت به سایر روش های درمانی متفاوت است. در بخش زیر شش حیطه ی مهم را مورد بحث قرار می دهیم که این نکات را از سایر درمان های خانوادگی متمایز می سازد.
اساس درمانی: مدل مشاوره خانواده بر مبنای سیستم های نظام خانواده قرار دارد که خانواده در آن به عنوان سیستمی شامل سیستم های درونی (فردی، زوجی) در نظر گرفته می شود که با سایر سیستم ها (خانواده ی گسترده مثل مدرسه، کلیسا، محل کار) مرتبط است. در این مدل درمان نمی توان خانواده ی پویا را فقط به ویژگی های فردی یا تعاملات بین اعضا تنزل داد. شناسایی خانواده به عنوان یک سیستم به شناسایی جایگاه مشکل و فشار وارده در سیستم خانواده کمک می کند. به طوری که درمانگر می تواند مقاصد، اهداف و روش های درمان را شناسایی کند. این روش از روش هایی که بر فرد درون بافت خانواده متمرکز است، تفاوت دارد. هم چنین این مدل از مدل های سیستم خانواده که در آن ها تأکید بر خرده سیســتم هـا، الگوهای تبادلی تکرار شونده، ساختار خانواده با فرآیندهای خانوادگی است متفاوت می باشد.
زمان: مدل درمانی مشاور خانواده، دارای محدودیت زمانی است. چون تعداد جلسات محدود است (معمولاً تعداد جلسات ۱۰-۶ جلسه می باشد) و نسبت به مدل های نامحدود یا جلـسات طولانی که چندین سال ممکن است به طول بیانجامد محدود می باشد. خانواده ها در هر دوره بر روی یک سری از مشکلات کار می کنند. هم چنین مشاور خانواده بر مشکلات این جا و اکنون تمرکز دارد که در تضاد با الگوهای روان تحلیلی، ریشه یابی مشکلات گذشته و موضوعات دوران کودکی قرار دارد. با کمک درمانگر اعضای خانواده یاد می گیرند تا چگونه بر تعارضات خود (چه عاطفی و چه رفتاری) و اثرات آن ها (هـم عـاطفی و هم رفتاری) به ویژه درباره ی تبادلات روزمره برچسب بزنند.
آنچه برای درمانگرها مهم است آن است که چه چیزی در حال حاضر اتفاق افتاده است، نه این که چه چیزی در گذشته اتفاق افتاده است. البته این دلیل بر این نیست که به حادثه ی آسیب زا و مشکلات طولانی مدت گذشته توجه نمی شود یا جایگاهی در جلسات درمانی ندارند. اگر مشکلاتی که در گذشته رخ داده در کارکردهای فعلی خانواده مؤثر باشد لازم است تا در جهت شناسایی هرچه بهتر موضوعات فعلی فهمیده شوند. هر چند تاکید این روش این است که اعضای خانواده موضوعات فعلی، مقاومت ها یا موانع را برای حل مشکلات بررسی کنند.
رابطه ی اعضای خانواده با درمانگر: میزان باز بودن ارتباط خانواده با درمانگر و وضوح نقش اعضای خانواده و درمانگر به هم مرتبط هستند. در مشاور خانواده اعتقاد به ارتباط مستقیم و واضح بین درمانگر و اعضای خانواده و بین اعضای خانواده با خودشان، بخش مهمی از فرایند درمان است. از آن جایی که این مدل بر مبنای نظریه ی ارتباطات ترسیم شده است، این تأکید تعجب برانگیر نیست.
روشنی و مستقیم بودن، دو اصل مهم در مشاوره خانواده هستند. نقش درمانگر و اعضای خانواده در بسیاری از رویکردهای خانواده درمانی مشخص و متمایز است. اغلب درمانگرها به عنوان یک هدایت کننده، تسهیل کننده، مربی و راهنما عمل می کنند. درمانگر به عنوان یک عامل سازمان دهنده، روشن کننده و تسهیل کننده برای اعضای خانواده می باشد و اعضای خانواده مسئول انجام دادن بیشتر کارها در طول دوره ی درمان می باشند. درمانگر، تسهیل کننده ی ارتباط روشن، باز بودن و برقراری توانایی برای حل مشکلات می باشد.
چطور یک مشاور خوب پیدا کنیم؟
گاهی اوقات افراد، مشاوره حضوری را به هر روش دیگری ترجیح می دهند. اما با توجه به شهری که در آن زندگی می کنید و شرایطی که در آن قرار دارید می توانید از انواع مشاوره بهره مند شوید. پیدا کردن مشاوره خانواده خوب در تهران و شهرهای بزرگ کار سختی نیست اما اگر در هر موقعیت مکانی دیگری هستید مشاوره آنلاین و تلفنی می تواند انتخاب بسیار خوبی برای شما و تمام کسانی باشد که وقت زیادی برای مراجعه حضوری ندارد یا به هر دلیلی روبرو شدن با دکتر روانشناس برایشان مقدور نیست.
هر چند که اگر در مرحله ای هستید که نیاز به خانواده درمانی را به خوبی حس کرده اید، نباید در مرحله انتخاب مشاور خانواده ی خوب، وقتتان را هدر دهید. بهتر است زودتر فرایند مشاوره را آغاز کنید. در نهایت اگر به دنبال یک مشاوره خانواده در تهران می گردید می توانید با دکتر ترانه موذنی که یکی از متخصصین است و با ارائه خدمات متنوع در بستر مشاوره مانند مشاوره ازدواج، مشاوره خانواده و … می تواند راهنمای مسیر سبز آرامش شما باشد.
اهمیت بسیار زیاد خانواده در زندگی هر فرد
خانواده ای که ما از بدز تولد پیدا کرده ایم از اولین لحظه زندگی تا آخرین ثانیه بر همه جنبه های زندگی ما تأثیر می گذارند. روابط اولیه خانوادگی آنقدر مهم است که به ما می آموزد چگونه عشق ورزیم و چگونه با دیگران تعامل کنیم.
اگر در خانوادههای سالم با روابط سالم به دنیا بیاییم، احتمالاً یاد میگیریم که چگونه روابط سالم خود را با دیگران حفظ کنیم. اگر در خانوادههای ناکارآمد، خانوادههایی که برای برقراری ارتباط و حفظ شان کشمکش دارند، چشمان خود را به روی دنیا باز کنیم، ما هم برای ایجاد و حفظ روابط تلاش و تقلا خواهیم کرد.
به دنیا آمدن در یک خانواده از نوع دوم بدشانسی است، اما این وضعیتی است که هیچکس نمی تواند آن را تغییر دهد. تقریباً همه خانواده ها در مقطعی با نوعی ناکارآمدی مواجه می شوند، با این حال، اکثر خانواده ها احساس یکپارچگی و شادی خود را حفظ می کنند یا دوباره آن را به دست می آورند.
بهترین نوع مشاوره خانواده یا همان خانواده درمانی کدام است؟
کاملا طبیعی است که بسیاری از افراد در اولین مرحله، بعد از شنیدن عنوان “مشاوره خانواده” عکس العمل های متفاوتی نشان دهند. این ایهام در ذهن همه افراد شکل می گیرد که آیا مشاور خانواده مناسب آن ها خواهد بود یا خیر؟ با توجه به شرایط متفاوت افراد در زندگی فردی یا حتی جامعه کوچک خانواده، مشاوره خانواده نیز به چند نوع تقسیم شده است تا پاسخگوی نیاز همه افراد در جایگاه ها و شرایط مختلف باشد. در ادامه این مقاله به بررسی رایج ترین و بهترین مدل های مشاوره خانواده می پردازیم.
1- خانواده درمانی ساختاری
یکی از رایج ترین روش های مشاوره خانواده درمانی، روش ساختاری است. در این روش تمرکز درمانگر بر روی مرز های میان افراد خانواده، ارتباط افراد با یکدیگر و سلسله مراتب زیر مجموعه هایی مانند سلیقه هاست. در روش خانواده درمانی ساختاری، دکتر روانشناس با توجه به تحلیل ساختار خانواده و ارتباطاتی که میان والدین با یکدیگر، والدین با فرزندان و فرزندان با یکدیگر دارند، نقاط ضعف را تشخیص می دهد. در مرحله بعدی با ارائه روش های مختلف، راهکار هایی برای رهایی از نقطه ضعف های ایجاد شده، پیشنهاد می شود و با تمرکز بر نحوه اجرای روش ها و به کار بستن آن ها مسیر مناسبی برای رفع مسائل پیدا می شود.
2- مشاوره خانواده سیستمی
از دیگر روش های متداول مشاوره خانواده می توان به رویکرد خانواده درمانی سیستمی اشاره کرد. در این مدل مشاوره، تمرکز فرد درمانگر بر روی ارتباطات غلط افراد خانواده و معانی متفاوت رفتارهای افراد خانواده است. توجه داشته باشید که فرد درمانگر به عنوان یک معلم، باید و نباید هایی را برای افراد خانواده شرح نمی دهد بلکه با راهنمایی و بیان آنچه که از دنیای بیرون خانواده مشاهده می کند، دیدگاه افراد خانواده را نسبت به دیگر زوایای مسائل باز می کند و مسیری را برای افراد در نظر می گیرد تا هر فرد به صورت مستقل با مشکلات دست و پنجه نرم کند و آن ها را حل کند.
3- مشاوره خانواده استراتژیک
در روش مشاوره استراتژیک، مسیر خلاصه و کوتاه تری برای افراد خانواده در نظر گرفته می شود. بر خلاف روش خانواده سیستمی، در روش مشاوره استراتژیک، دکتر روانشناس به عنوان یک رهبر برای اعضای خانواده چارچوب های خاصی تعیین می کند که افراد باید طبق روش های تعیین شده، تعامل، رفتار ها و ارتباطات خود را تغییر داده تا به استراتژی مد نظر نزدیک شوند.
مشاوره خانواده چه کار می کند؟
باور های اشتباه شما در مورد خودتان، احساساتتان و خانواده تاننباید باعث شود تا از مراجعه به مشاوره صرف نظر کنید. حقیقت این است که پر رنگ ترین مشکل مشترک میان تمام خانواده ها این است که افراد بیشتر به دنبال پیدا کردن یک مقصر هستند. البته طبیعی است که واکنش ها در زمان مواجه شدن با مشکلات متفاوت است اما معمولا حس ترس، باعث می شود تا افراد به جای تمرکز بر روی یک مشکل اصلی، به دنبال فرار از مسائل باشند. مشاور خانواده به عنوان یک فرد خارج از مسائل سعی دارد تا شرایط خانواده را به خوبی درک کند و مسیر های صحیحی را به آن ها پیشنهاد دهد.
چرخش و به هم پیوستگی در خانواده
خانواده درمانی در دنیای امروز
رویکرد های خانواده درمانی
تعجبی ندارد که بدانیم درمانگران، خانواده را از چشم اندازی متفاوت مطالعه می کنند. حداقل سه شیوه ی مفهومی مهم نشانگر پیشرفت های اولیه در زمینه ی درمان خانواده می باشند که زمینه را برای توسعه ی آتی این مدل نیز فراهم آوردند.
رابطه ی اعضای خانواده با خانواده درمانگر
یک اصل ضروری در روانشناسی خانواده
با توجه به اینکه همه انسان ها در جامعه ای به نام خانواده زندگی می کنند و یا حتی در مورد زندگی فردی به نوعی متعلق به یک خانواده هستند، نباید تنها شرایط و علایق شخصی را در نظر گرفت. ما در قبال تک تک اعضای خانواده وظایفی داریم و باید برای حفظ بنیان خانواده به آن پایبند باشیم. خوشبختانه خانواده در کشور ما بالاترین جایگاه فردی و جمعی را به خود اختصاص داده است و این نشان دهنده عشق و علاقه و محبت بالای اعضای خانواده ها در ایران است. ما باید در نظر داشته باشیم که ما تنها زندگی نمی کنیم که هرطورمی خواهیم زندگی کنیم! بر این اساس باید بدانیم که رفتار و کردار ما بر فضای خانواده تأثیر می گذارد. اگر یکی از اعضای خانواده مشکل داشته باشد، تمام خانواده درگیر آن هستند.
جالب است بدانید سرچشمه مشکلات بشر در یک جایی از گذشته قرار دارد! اگر فردی پرخاشگر، دروغگو، افسرده، همیشه منفی گرایی میکند، تعهد اخلاقی ندارد و … باید دانست که این مشکلات به یکباره بروز نمی کند و اغلب ریشه در سبک زندگی و سیستم خانوادگی آن فرد دارد. زمانی که فردی برای مشکلی به روانشناس مراجعه می کند، با بررسی های اولیه، در صورتی که مشخص شود منشأ مشکل از خانواده است، باید سایر اعضای خانواده را مورد ارزیابی قرار داده و راه حل مناسبی برای شرایط موجود ارائه کند.
اثرات داشتن روانشناس و مشاور خانواده
بهبود روابط خانوادگی با مشاوره خانواده
مشاوره خانواده به طور خاص می تواند روابط خانوادگی را از طریق موارد زیر بهبود بخشد:
- گرد هم آوردن خانواده پس از یک بحران
- ایجاد صداقت در بین اعضای خانواده
- ایجاد اعتماد بین اعضای خانواده
- ایجاد یک محیط خانوادگی حمایت کننده
- کاهش منابع استرس و تنش درون خانواده
- کمک به اعضای خانواده برای بخشیدن یکدیگر
- حل و فصل اختلافات بین اعضای خانواده
- باز گرداندن اعضای خانواده ای که متلاشی شده است در کنار یکدیگر
علاوه بر این، مشاوره خانواده می تواند مهارت های مورد نیاز برای یک خانواده سالم مانند ارتباط، حل تعارضات و حل مسئله را افزایش دهد. بهبود این مهارت ها برای هر یک از اعضای خانواده، احتمال موفقیت و غلبه بر مشکلات خانوادگی را افزایش می دهد. در مشاوره خانواده، تمرکز بر گردآوری همه اعضای خانواده با ابزارهایی است که آنها برای درمان آسانتر نیاز دارند.
مراجعه به مشاوره خانواده در چه صورت موثر است؟
مراجعه به مرکز مشاوره خانواده فقط حضور در جلسات مشاوره و صحبت با مشاور نیست. رمز موفقیت در کمک از یک مشاور خانواده تا حد زیادی به تلاش و پشتکار هردو در عمل به توصیه ها و راهنمایی های مشاور بستگی دارد. البته قابل درک است که اکثر مراحعین نمی دانند از مشاور خود چه انتظاری داشته باشند.
به فرآیند مشاوره کاملا متعهد باشید
“در شرایط سخت” به تلاش خود برای حفظ و بهبود رابطه خود با همسر خود حداقل به مدت شش ماه ادامه دهید. لازم به ذکر است که سرعت پیشرفت در مشاوره خانواده و زوج درمانی همیشه کمتر از مشاوره فردی است. زیرا اغلب انگیزه و نگرش همسران متفاوت است و همسرانی که با هم زندگی می کنند به زمان بیشتری برای تغییر رفتار نیاز دارند.
همچنین برای برخی افراد سال ها (به طور متوسط شش سال) طول می کشد تا تصمیم بگیرند برای حل اختلاف با همسر خود به مرکز مشاوره خانواده مراجعه کنند. این مدت طولانی کار را هم برای مشاور و هم برای زوج سخت تر می کند.
تا زمانی که به اصول مشاوره و زوج درمانی پایبند هستید یکدیگر را تهدید به طلاق نکنید
تهدید به طلاق از سوی زن یا مرد می تواند روند مشاوره زوجین را به کلی مختل کند. زوج درمانگران برای ایجاد اعتماد و امنیت برای زوج ها (که اغلب ایمان خود را به یکدیگر از دست داده اند) سخت کار می کنند. تهدید به طلاق در هنگام مشاجره با همسر، شما را از روند مشاوره دور می کند.
برای حفظ رابطه با همسر خود تلاش کنید
برای حفظ و بهبود روابط زناشویی خود باید به دنبال ایده ها و افکار باشید. بیشتر به ضعف اخلاقی و رفتارهای نادرستی که در گذشته برقراری ارتباط با دوستان، آشنایان و همسر را با مشکل مواجه کرده و باعث آزار و اذیت دیگران شده است فکر کنید.
سخن آخر:
پیشنهاد می شود اگر به هر طریقی با مشاوره خانواده و مفهوم خانواده درمانی آشنا شده اید، این روند را ادامه دهید و اطلاعات خودتان را در این باره افزایش دهید. به شما اطمینان می دهیم که با انتخاب یک مشاوره خوب و تلاش های خودتان، در مسیر سبز آرامش قرار می گیرید. به عنوان نکته آخر توصیه میکنیم در صورتی که فکر می کنید نیاز به مشاوره دارید، حتما بهبود عملکرد و شرایط زندگیتان را در اولویت قرار دهید. آرامش سهم قلب هایتان …
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
14 پاسخ
سلام
برادر من درگیر اعتیاده و همچنین مشکلات روانی زیادی داره بخاطر دوران کودکیش ولی خودش میخواد ک اعتیادشو ترک کنه و نیاز به کمک داره و مدت زیادی نیست ک درگیر این مشکل شده
جلسات مشاورش رو باید قبل ترک اعتیادش بیاد و میتونه بهش کمک کنه برای ترک کردن یا وقتی کامل اعتیادشو ترک کرد باید جلسات رو شرکت کنه؟
ممنون میشم جواب بدین
سلام عزیزم
تبریک میگم که برادرتون تصمیم به رهایی گرفتند و میخواهند ترک کنند ، پیشنهاد من در ابتدا مشورت با یک روانپزشک خواهد بود که اگر نیاز به مصرف دارو دارند دریافت کنند و در ادامه حتما برای ترک بدون بازگشت از یک روانشناس هم کمک بگیرند. البته در مواردی میزان مصرف، مواد مورد استفاده، سن مصرف کننده و مدت مصرف هم باید کاملا مورد بررسی قرار بگیره تا ترک اصولی انجام بشه .
سلام
حدود یک ساله ک پدرم خونه رو ترک کرده و مادرم افسرده شده و خواهر کوچیکترم به حرفای من گوش نمیده و داره به بی راهه کشیده میشه و خانوادمون از هم پاشیده…. و من نمیدونم چطور میتونم به خودم و خانوادم کمک کنم واقعا دیگه هیچ کاری نمونده ک نکرده باشم و خودمو کامل وقف خانوادم کردم اما بازم چیزی درست نشده نمیدونم باید چکار کنم برای حفظ خانوادم
لطفا کمکم کنید
دوست عزیز
در قدم اول پیشنهاد من این خواهد بود که برای درمان افسردگی مادرتون با یک روانشناس مشورت کنید چون با حذف تدریجی نقش مادر یا کمرنگ شدن نقش ایشون شما نقش فرزند ولی گونه رو به عهده خواهید گرفت که متأسفانه نقشی آسیب زا و پرمسئولیت و بی نتیجه خواهد بود و ارتباط سازنده ی خودتون رو به عنوان تنها عامل مؤثر در کمک به خواهر کوچکتر از دست خواهید داد.
سلام من یه دختر ۱۷ ساله ام که از نظر اعتقادی با برادرام و پدرم فرق دارم و اونا مدام میخوان ک من چادر بپوشم و حتی تا سر کوچه هم بخوام برم منو همراهی میکنن واقعا حس یه زندانی رو دارم و اصلا زندگی خوبی ندارم و مدام تو استرسم ک کار اشتباهی نکنم چون بعدش حتما منو کتک میزنن دیگه خسته شدم از داشتن همچین خانواده ای….
باید چکار کنم؟
دوست عزیز
با توجه به شرایط سنی شما یکی از راه های بیان اعتراض مؤثر و ابراز نارضایتی گفتگو و بیان دیدگاه خود با ارائه دلایل منطقی با پدر و برادرتان خواهد بود و البته شنیدن دلایل آنها برای برقراری چارچوب های اخلاقی فعلی. البته در هر صورت هیچ دلیل قانع کننده ای به هیچ عنوان برای توجیه آسیب جسمی و کتک کاری شما وجود ندارد.
سلام وقت بخیر
پدر و مادر من از هم جدا شدن و پدرم ازدواج دوم داشتن و من کنار پدرم زندگی میکردم تا اینکه شد ۱۸ سالم و رفتم سمت مادرم چون پدرم منو به زو کنار خودش نگه میداشت و همسرش هم مدام منو اذیت میکرد حالا مامانم حرفامو باور نمیکنه و میگه این چند سال کنار من نبودی.. از طرفی بابام بخاطر رفتنم ازم ناراحته و هیچ کدومشون منو نمیخوان و الان چند وقته دارم مستقل زندگی میکنم ولی از لحاظ روحی داغونم ...
واقعا میشه تمام این حسای بد رو با مشاوره کم کرد و منم مثل یه ادم عادی باشم؟
دوست عزیز
با توجه به شرایط فعلی و تجربه جدایی پدر و مادر حتما برای بهبود سطح کیفی فعلی زندگی خودتون از روانشناس یا مشاور کمک بگیرید. به طور حتم مشورت کردن با فردی متخصص که بی طرف خواهد بود می تواند در شرایط فعلی شما نقش مؤثر و تعیین کننده ای داشته باشد.
سلام و احترام؛ بنده مدتی است که با همسرم مشکل داریم و یک دختر ۱۳ ساله دارم که ایشون هم طرف مادرش است .و الان هم حدود ۲ ماهه که وسایل های خونه را برداشته و رفتند جدا زندگی می کنند . و بنده موقع رفتن خیلی گفتم نروید ولی گوش نکردن و بنده مسالمت آمیز اجازه دادم بروند که تنش ایجاد نشه و و آبروریزی نشه.و خانواده اش براش خونه اجاره کرد و شرایط را فراهم کرد.سوالم اینه که:
۱- آیا کار درستی کردم ؟
۲- حدود ۳ ماه قبل که همسرم علی رغم مخالفت بنده با رفتن به یک استان دیگر برای دیدار با خانواده اش دخترم هم راهی شد . به دخترم گفتم تو نرو. ولی ایشون برگشت به من گفت: دیگه بالغ شدم و نیازی به اجازه تونیست. و رفتند. بنده خیلی بهم ریختم ولی فرداش که برگشتند به خشمم غلبه کردم و با دخترم به گرمی رفتار کردم . به نظرت کار درستی کردم؟
سلام
به طور کلی رفتار مسالمت آمیز برای جلوگیری از ایجاد تنش پیشنهاد میشود اما آنچه در انتخاب رفتار شما به نظر میآید ترس از دست دادن است و تا جایی این سبک رفتار پیشنهاد میشود که مصالح فردی زیر سوال نرود. قبل و بعد از هر یک از تصمیمات و اقدامات همسرتون حتما نیاز به گفتگو و نیاز سنجی دقیق بوده است که گویا انجام نشده و تصمیمات به صورت فردی در رابطه زوجی گرفته و اجرا میشود. البته رابطه معنا و مفهومی دارد که تا حدودی در شرایط فعلی زمینه حفظ آن مشاهده نمیشود.
سلام
من خانوم ۲۰ ساله ام و ۲ ساله ک ازدواج کردم .ازدواج منو همسرم کاملن سنتی بوده ما واقعن عاشق همدیگه ایم ولی بدون استثناء هر روز بحثمون میشه (من خودم به خاطر رابطه ای که پدر و مادر خودم تو خونه باهم داشتن زیاد از رابطه زناشویی چیزی بلد نیستم.) همسرم هم خیلی مرد تند خویی هستش و به همه چی تو خونه از رفتار و حرف زدن من تا کارای خونه گیر میده و اولین کاری ک میکنه توهین و بددهنی ب من هست که نفهمی و…منم واقعن خیلی صبورم و هیچی بهش نمیگم ولی وقتی توهین هاش تمومی نداره منم خیلی عصبی میشم و همش داد میزنم ک وضع رو بدتر میکنه .
ازتون میخوام بهم بگین چیکار کنم ک هم همسرم بددهنی و توهین نکنه بهم چون واقعن اذییت میشم منو نادان و احمق فرض کنه هم اینکه خودم توکارام انقد مهارت داشته باشم ک دیگه جایی برا حرف باقی نمونه .اگه امکانش هست ی کتاب خیلی مفید و کاربردی در مورد حل شدن این مشکل برام پیشنهاد کنین
سلام وقت بخیر در درجه اول پیشنهاد می کنم حتما از یک روانشناس کمک بگیرین تا ابعاد بیشتری از مشکلتون رو بشه فهمید و حلش کرد.
کتاب جدایی خاموش (طلاق عاطفی) اثری از کفایت سلمانیان میتونه مفید باشه
آیا در مشاوره خانواده لزوما همه افراد خانواده باید در این جلسات شرکت داشته باشند؟
بهتر است برای گرفتن نتیجه مطلوب همه اعضای خانواده در جلسات شرکت کنند اما اگر اعضای خانواده به هر دلیلی حاضر به شرکت در جلسات نبودد می توانید از مشاوره فردی کمک بگیرید.