- ۱۳۹۹-۱۱-۱۸
- دکتر ترانه موذنی
- روانشناسی فردی
- روابط سمی چه روابطی هستند ؟
- علت ماندن در یک رابطه سمی چیست ؟
- تکنیک های خروج از آن کدام است؟
دلایل ماندن در رابطه اشتباه

مراحل خارج شدن از رابطه اشتباه

قدم اول
برای تصمیم گیری درست در مورد روابطی که سرنوشت ساز هستند باید کاملا مسئولانه رفتار کنید. منظورمان روابطی دوستی و یا رابطه ساده اجتماعی که هیچ برنامه خاصی برای آینده آن ندارید نیست. منظور روابطی هستند که نیازمند صرف وقت و انرژی زیادی میباشند و در سرنوشت شما اهمیت تعیین کننده ای دارند. بابت تصمیماتی که در این روابط سرنوشت ساز میگیرید نیازی نیست به کسی توضیح دهید یا توجیه کنید و یا بخواهید تصمیمات خود را برای دیگران اثبات کنید. اکثر افرادی که در روابط سمی گیر کرده اند و قادر به تصمیم گیری صحیح نیستند به خود باور ندارند. به همین دلیل در رابطه ناکارآمد دچار فرسایش و در نهایت افسردگی مزمن یا انواع وسواس های فکری و عملی می شوند. مشکل اصلی این افراد آن است که در تلاش هستند در رابطه بمانند تا به دیگران ثابت کنند که زمان صرف شده در رابطه صحیح بوده و اشتباهات خود را با اشتباه بزرگتر توجیه نمایند. آنچه باید به خودتان ثابت شود وجود تمامی رفتارهای آسیب زا موجود به عنوان علائم و نشانههای راهنما در رابطه است نه ثابت کردن آنها برای دیگران و خانواده. دیدگاه ماندن در رابطه برای اثبات حقانیت خود هیچ کمکی به جز افزایش مشکلات بیشتر برای شما نخواهد داشت. آنچه در چنین شرایطی حائز اهمیت است مراجعه به یک روانشناس برای سبک شدن کوله بار خشم و انتقام شماست.کارشناسی که بتواند در طی کردن مسیر جدایی کنار شما باشد و به شما کمک حرفه ای نماید. اگر به هر دلیلی بعد از صحبت با یک متخصص یا یک روانشناس به این نتیجه رسیدید که باید رابطه ناکارآمد خود را تمام کنید در اولین فرصت بدون اتلاف وقت و مقدمه چینی و با یک روش صحیح بالغانه از رابطه خارج شوید.قدم دوم
به بررسی معنی و مفهوم واژه لیاقت بپردازید. این کلمه برای شما به چه معنی است؟ از چه حق و حقوقی برخوردار هستید؟ خودتان را شایسته چه چیزهایی می دانید؟ البته که موضوع لیاقت و شایستگی ارتباطی به سطح سواد ندارد ولی سطح آگاهی و شناخت فرد از خود در این زمینه بسیار مهم است. فارغ از بحث میزان سواد یا مدرک تحصیلی ،به دلیل فقدان آگاهی و شناخت از خود، در جایی که به لیاقت افراد پاسخ داده نمیشود همچنان در رابطه میمانند. در جایی که نیازهای شخصیتی، روحی، روانی و نیازهای عاطفی افراد تامین نمیشود عشق نه تنها کافی نیست بلکه اصلا کار نمی کند. بنابراین در چنین شرایطی از عشق و دوست داشتن به عنوان یک اهرم بازدارنده و یک بهانه ای برای عدم خروج استفاده می کنند.قدم سوم
بپذیرید که طرف مقابل تغییر نمی کند. بعد از مشورت با روانشناسانی که در این زمینه تخصص دارند و اجرای راهکارهای درمانی لازم اگر به این نتیجه رسیدید که تغییری صورت نمیپذیرد برای ماندن در رابطه دلیل تراشی نکنید و بیشتر از این جلو نروید. اگر در راستای زمان و در طول رابطه شاهد هیچگونه تغییر یا بهبودی نبودید، بر چه اساسی باور دارید که در روزها و ماه ها و سال های آینده شاهد تغییرات بنیادی و اساسی خواهید بود؟ هر چه بیشتر با امید واهی نسبت به آینده پیش بروید، احتمال ناامید شدن و سرخوردگی شما بیشتر خواهد شد. حتماً برای خود حد ضرری در نظر بگیرید و آن را به عنوان نقطه پایان کار که قابل چانه زدن نیست بدانید.قدم چهارم
از پذیرش شرایط ناخوشایند فعلی اجتناب نکنید. بپذیرید که عدم پذیرش و مقصریابی به شما کمکی نمی کند. به طور حتم در یک رابطه، دو طرف مقصر هستند. همه چیز به صورت بینابین با یک تلورانس معلوم اتفاق میافتد. البته این تلورانس متغیر هایی هم دارد که نشان می دهد نمودار به کدام سمت کشیده شود. بنابراین اول باید نقش خود در ایجاد شرایط نامناسب فعلی را ببینید و اشتباهات خود را بپذیرید. دوم درصدد رفع اشتباهات خود برآمده باشید. البته زمانی هم وجود دارد که علی رغم پذیرش و تلاش شما به منظور بهبود رابطه، طرف مقابل هیچ پذیرشی ندارد و هیچ تلاشی هم ندارد. این شرایط، مقدمات مرگ یک رابطه است. در واقع نقطه پایان رابطه جایی است که طرفین یا یکی از آنها مدعی است که نیازی به تغییر در خود نمیبیند.قدم پنجم
تمامی مجراهای ارتباطی و پل های واسطه با فرد و رابطه را قطع کنید. تاکید می کنم تمام راه های ارتباطی اعم از شماره تلفن، آیدی کلیه پیام رسان های داخلی و خارجی مثل اینستاگرام، تلگرام و …. شما قادر نیستید یک ارتباط سمی را فراموش کنید تا زمانی که سطحی از دسترسی را برای خود قرار می دهید. یادآوری مداوم عکس، فیلم و خاطرات مشترک سبب افزایش احتمال ورود مجدد شما به این رابطه میشود. تنها یک عکس میتواند مسیر سخت جدایی و خودسازی را که تا کنون طی نموده اید بی اثر کند و شما را به نقطه اول برساند. هیچ گونه راه ارتباطی برای خود یا برای طرف مقابل باقی نگذارید. باقی گذاشتن تنها یک راه ارتباطی یعنی برگشت مجدد به باتلاق رابطه. افراد گاهی برای تلافی کردن یا ترس از دست دادن یا هر عامل دیگری وعده هایی میدهند که رابطه مرده را احیاء کنند ولی به دلیل عدم حل نمودن ریشه ای و بنیادین مشکلات، بعد از ۴۸ ساعت یا نهایتا یک هفته همه چیز مجددا به تنظیمات اولیه رابطه و حتی بدتر از قبل برمی گردد. بنابراین قطع تمام راه ها و پل های ارتباطی ضروری است.قدم ششم
برای خروج از یک رابطه سمی لازم است نقاط ضعف خود را که سبب وارد شدن آسیب های فعلی بوده پیدا کنید. چرا و چگونه وارد چنین رابطه و جذب چنین آدمی شدید؟ میزان خسارت و آسیب هایی موجود را باید شناسایی کنید. شناسایی و سنجش آسیبهای موجود نوعی مهندسی معکوس است برای داشتن زندگی بهتره در آینده که بتوانید از فرصتهای پیش روی خود استفاده کنید. اما اگر آسیب های موجود را به صورت موشکافانه مورد بررسی قرار ندهید و علت ها را بازیابی نکنید، نقاط ضعف شما در روابط آینده تبدیل به اتفاقات سهمگین تر و خسارات بیشتر می شود.قدم هفتم
بدانید در هر سن، در هر موقعیت و در هر شرایطی فرصت برای دوست داشتن و دوست داشته شدن برای همه افراد وجود دارد. خطاهای شناختی مثل «از من گذشته …» یا «کی دیگه میاد سراغ من ….» از جمله خطاهای شناختی هستند که شما را محکوم به ماندن و سوختن و ساختن می کنند. همیشه برای همه افراد فرصت هست اگر یک رفتار متعادل و معقول داشته باشند.قدم هشتم

قدم نهم
در نظر بگیرید که هرگز نمی توانید هیچ آدمی را به هر دلیلی کنترل کنید. پس از تفکر کنترل گرایی برای کاهش اضطراب خود دست بردارید. تنها کاری که میتوانید به نحو احسنت کنترل کنید رفتار و منش خودتان است نه دیگری.از خودتان همواره این سوال را بپرسید : من در مواجهه با شرایط متفاوت چگونه میتوانم رفتار کنم که به نفع خودم، انسان های اطراف و جامعه باشد.قدم دهم
همیشه ترک کردن کار سختی بوده است و هست . هیچ کس قرار نیست به شما وعده دهد که شما با یک اتفاق ساده مواجه هستید.الزاماً روابط سمی به معنای خونین و مالین کردن یکدیگر، دعوا و درگیری نخواهد بود. یک رابطه سمی میتواند بسیار عاشقانه و در عین حال آسیب زننده باشد. یادآوری خاطرات مشترک میتواند بسیار دردناک باشد .به همین دلیل در قدم های قبلی تاکید شد که بلافاصله وارد رابطه بعدی نشوید. شاید شما در شرایطی هستید که نیاز به کمک حرفه ای برای درمان آسیب موجود دارید. بخشی از کمک میتواند کمک حرفه ای یک روانشناس و بخشی از آن کمک دارویی باشد. از نواع روشهای درمانی باید استفاده کنید تا بتوانید خودتان و ذهنتان را آرام کنید. بنابراین در نظر بگیرید که این ذات و ماهیت جدایی است که درد دارد پس از آن اجتناب نکنید. آن را بپذیرید و به موقع کمک حرفهای دریافت کنید. قدم های دهگانه ذکر شده در این مقاله می تواند همچون تابلوی راهنمایی به شما در طی کردن مسیر جدایی با حداقل آسیب کمک کند. سرمایه عاطفی ارزشمند هر فرد فرصت مغتنمی به نام زندگی است که نباید آن را با مکافات، مصیبت، فحاشی، خیانت و داستان های ناخوشایند دیگر از دست بدهد. اگر به هر دلیل موجه و قابل قبولی متوجه شدید که آسیب های رابطه قابل جبران نیست به خودتان و طرف مقابل این فرصت را بدهید که بتوانید از رابطه ناکارآمد خارج شوید. در واقع اگر دو نفر به بلوغ فکری لازم رسیده باشند میتوانند بالغانه تصمیم بگیرند که رابطه بعد از این برایشان کارکرد مثبتی نخواهد داشت و فرصت خروج با حداقل آسیب را برای هم برقرار می نمایند.اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
اشتراک گذاری در whatsapp
واتس اپ
اشتراک گذاری در telegram
تلگرام
اشتراک گذاری در twitter
توییتر
اشتراک گذاری در linkedin
لینکدین

دکتر ترانه موذنی
دکتر ترانه موذنی، مشاور و متخصص روانشناسی، طرحواره درمانی و آموزش مهارت های زندگی هستند، و با توجه به سوابق زیادی که در زمینه های مختلف درمان گری دارند می توانند بهترین راهکارها و راه حل ها را برای شما ارائه دهند که مشکلات خود را برطرف نمایید.
امتیاز بدهید post